ورود کاربران

مقدمه ای بر شناخت حقیقت قرآن

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

حمد،اختصاص به خدایی دارد که بشر را از عدم به وجود آورد و لباس هستی و حیات را بر قامت او پوشاند ، و لطف بی کرانش موجب شد ، تا این حیات بشر قرین با عنایت خَیرُالبَشَر و سَیِّدُ البَشَر یعنی محمد بن عبدالله صلی الله علیه وآله شود و این عنایت و نعمت کامل نشد مگر با اعلان ولایت وصی ، خلیفه و برادرش علی بن ابی طالب (علیه السلام) در روز عید غدیر ، که ناگاه بعد از اقرار نبی به ولایت برادرش علی ، جبرئیل از جانب حق جلی ندای اَلیَومَ اَکمَلتُ لَکُم دینُکم را سرداد .

نکته ای که گوش هر شنونده و چشم هر بیننده ای را به خود جلب می کند این است که در میان جمیع خلائق خدا

، مِنَ الاوَّل اِلَی الآخِر خلقی برتر از نفس مبارک پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم پیدا نمی شود ، نفسی که جوهره اش مایه قرب الهی است ، نفسی که خود معرِّف خود است به عنوان مدینةُ العِلم ، نفسی که خدا معرِّف اوست بعنوان اسوةُ الحَسَنَة ، نفسی که محبتش هدایت و برائتش ضلالت می باشد .

حال در این میان که سفره هدایت گسترده شده بود ناگاه این حقیقت عظیم و این نفس جلیل ندای انّی مقبوض (من رفتنیم) بر زبان جاری می کند ....

خدایا آخر چه می شود ، چه جملاتی گوش بشر را نوازش می دهد ، جملاتی که بوی جدای پیامبر از امت را می دهد ، کلماتی که بوی فراق از اسوه حسنه را می دهد ، فقراتی که سوز آن بر دل جای هر شکوه ای را باز می کند و موجب می شود که عالم هستی از اعماق وجود صدا بزند : اللهُمَّ انا نشکُوا اِلَیکَ فقد نَبیِّنا و ( خدایا شکایت می کنیم به تو از فقدان پیامبرمان)و .....

ولی جای امید باقیست و نسیم رحمت جاریست که باب هدایت و علم همیشه باز است و اگر خداوند آیتی را از بشر بگیرد ، آیتی مانند آن یا برتر از آن به او عنایت می فرماید چنان چه در سوره بقره فرموده است :

مَا نَنسَخ مِن آیَةٍ اَو نُنسِها نَأتِ بِخَیرٍ مِنها اَو مِثلُها اَلَم تَعلَم اَنَّ اللهَ عَلی کُلِّ شیئٍ قَدیر(بقره 106)

(هر چه از آیات را نسخ کنیم ، بهتر از آن یا مانند آن را بیاوریم . مگر نمی دانی که خدا بر هرچیز قادر است ؟)

آری در این میان که غبار غم بر دل مسلمین نشسته است ، نفحات رحمت الهی از سنگینی این غبار می کاهد .

گوش فرادهید !!! گویا پیامبر حدیثی بر زبان مبارک جاری می فرمایند ، حدیثی که در این روزها ورد زبان حضرت شده است . و آن حدیث این است :

* ِانِّی مَقبُوضٌ و اِنّی قَد تَرَکتُ فیکُمُ الثَّقَلین : کَتابَ الله و اَهلِ بَیتی وَ اِنَّکُم لَن تَضِلُّوا بَعدَهما *

من به زودي از ميان شما مي روم و در ميان شما دو شيئ گرانبها باقي مي گذارم : كه آن دو كتاب خدا و عترت من هستند و شما بعد از پيروي از آنها هرگز گمراه نميشويد

                                                                                                   (احیاءُ المیت بفضائل اهل بیت

                                                                                          حدیث 23 ص 247 

                                                                                          مجمع الزوائد  : ج9ص163)

از صدیقه کبری فاطمة الزهرا سلام الله علیها روایت است :

*قالَت : سَمِعتُ اَبی صَلَّی الله عَلَیهِ وَآلِهِ وَ سَلِّم فی مَرَضِهِ الِّذی قُبِضَ فیهِ ، یَقُولُ وَ قَد امتَلَأَت الحُجرَةُ مِن أصحابِه : أيُّهَا النّاس إني يوشِكُ أن أقبَضَ قَبضاً سَريعاً و قَد قَدَّمتُ اِلَیکُم القَولَ مَعذِرَةً الَیکُم ، اَلا اِنّی مُخَلِّفٌ فیکُم کِتابَ رَبّی عَزَّوَجَلَّ وَ عِترَتی اَهلَ بَیتی ! ثُمَّ اَخَذَ بِیَدِ عَلیٍّ ، فَقال : هذا عَلیٌّ مَعَ القُرآنِ و القُرآنُ مَعَ عَلیٍّ لا یَفتَرِقانِ حَتَّى یَرِدا عَلَیَّ الحَوضَ فَأسئَلُكُم ما تَخلفوُنّی فیهِما*

                                                                                        (ینابیع المودّة : ص40)

(حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند : از پدرم در مرضی که منجر به رحلتشان گردید در حالی که حجره ایشان مملو از اصحاب بود شنیدم که می فرمودند : ای مردم نزدیک است که به زودی از این جهان رخت بربندم آگاه باشید که در میان شما کتاب خدا و اهل بیتم را به یادگار می گذارم ، آن گاه دست علی مرتضی علیه السلام را گرفته و فرمود : این علی با قرآن است و قرآن با علی ، این دو از هم جدا نمی گردند تا بر سر حوض کوثر بر من وارد شوند آنگاه است که از شما سوال می کنم،که چرا از آن دو سرپیچی کردید ! چرا از آن دو سرپیچی کردید ! )

 

گوش فرا دهید !! گویی ایشان چیزی درخواست می کنند ، آری زیر لب کلامی می فرمایند . هر چه باشد  بر دیده ی منّت می نهیم ، حضرت قلم و کاغذ می طلبد ، قلم و کاغذ !!! این که چیزی نیست ، حتماً محیا می شود .

حضرت فرمود :    

*اِئتوُنی بِدَواةٍ وَ کَتِفٍ لِأَکتُبَ لَکُم کِتاباً لَا تَضِلُّوا بَعدَهُ اَبَداً*

(قلم و کاغذ بیاورید تا بنویسم چیزی را که بعد از من گمراه نشوید )

در این میان مردی از میان جمع برخاست و با تندی چنین گفت : تب بر پیامبر غالب شده و گفت : اِنَّ الرَّجُلَ لَیَهجُر (این مرد هذیان می گوید) و گفت : حَسبُنا کِتابَ الله( کتاب خدا مارا بس است ) ، مارا به نوشتار او نیازی نیست .

عجب همین لحظاتی پیش پیامبر فرمود : کتاب خدا و عترت او از یکدیگر جدا نمی شوند ، پس کلام حَسبُنا کِتابَ الله چه معنایی می دهد . بلوای غریبی در محضر رسول خدا برپا گردید و آثار درد شدیدی بر حضرت ظاهر گشت که فرمودند : همه بیرون بروند ، همه بجز اهل بیتم . اصحاب یک به یک حجره پیامبر را ترک کردند و ایشان را با اهل بیت تنها گذاردند .

رسول خدا هرگز چیزی ننوشتند ، آنان که چون ماری در آستین اسلام پرورش یافتند ، اکنون دریافتند که با جدا کردن قرآن و عترت زهر چندین ساله ی خود را خواهند ریخت ، پس با ندای حَسبُنا کِتابَ الله اولین گامهای شیطانی را در راه جدا کردن قرآن از عترت برداشتند .

شگفتا !!! مگر در غدیر پیامبر بعد از معرفی کتاب خدا و عترت نفرمودند : مَن کُنتُ مَولاه فَهذا عَلیٌّ مَولاه (بر هرکسی که من مولا و صاحب اختیار هستم بعد از من علی مولا و صاحب اختیار اوست)

واعجبا ! آیا غدیر را فراموش کردید !!

جدایی قرآن و اهل بیت ، مردم را چنان در غفلت و بی خبری فرو برد که علی مرتضی علیه السلام را 25 سال کنج خانه  در عزلت رها کردند و فراموش نمودند که عَلیٌّ مَعَ القُرآن وَ القُرآن مَعَ علیٍّ ، فراموش کردند که آیه اَلیَومُ اَکمَلتُ لَکُم دینُکُم وَ اَتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الاِسلامَ دِینا (مائده 3) در شأن او نازل شده به این معنا که امیرالمومنین حقیقت و باطن دین اسلام و قرآن است .         

لذا بی معرفت آن حقیقت ، دین و قرآن بی معناست و اسلام فقط آداب و احکامی بی حاصل و نعمت حجمیِ بی حلاوت و راهی بی سعادت می باشد . به عبارت دیگر دین و قرآن بدون علی ناقص است و بس .

و ای مسلمانان این چه نکبتی است که قرآن در خانه ها و باطن قرآن در پس پرده غیبت است !!!

امام به مانند کعبه است ، مردم به سویش میروند لیکن او به سوی مردم نمی رود .

حَسبُنا کِتابَ الله به کجا انجامید :

ای منتقم پهلوی بشکسته زهرا        تا چند بگویند علی یار ندارد

بر حاشیه برگ شقایق بنویسید      گل ، تاب فشار درو دیوار ندارد

و در آخرین کلام زهرای اطهر سلام الله علیها می فرمایند :

اگر به آنچه دستور داده ایم عمل کنید و از آنچه نهی کردیم اجتناب کنید از شیعیان ماهستید و الا نه .

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

دیدگاه‌ها  

# حجة الاسلام سید امیر حسین بحرالعلوم طباطبایی 1391-02-31 02:23
با سلام خدمت سید بزرگوار
از مطلبتون بسیار استفاده کردم . انشاالله در پناه قرآن و امیرالمومنین موفق و مئید باشید یا علی .
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
# Refigh 1391-02-31 02:38
بسيار عالي نوشتيد
استفاده كردم . التماس دعا
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
# اشنا 1391-02-31 02:42
آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شود که گوشه چشمی به ما زنند
خیلی عالی بود .
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
# حجة الاسلام شیخ جعفر كمالي 1391-02-31 14:46
با سلام خدمت صديق ارجمند
خيلي عالي بود و اين بحث به عنوان يكي از مقدمات علوم قرآن و شناخت حقيقت قرآن خيلي به جا و مفيد است
خداوند شما را كه در اين مسير وسيع قدم نهاده ايد موفق و مؤيد بدارد و ان شاء الله كه هر روز شاهد موفقيت هاي روز افزون شما و فراگير شدن اين معارف حقه باشيم
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
# شیخ امیرحسین کیانی 1391-03-01 14:03
سلام علیکم
خیلی عالی بود امید وارم در این مسیر موفق باشید
یا علی
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
# ابراهيم نوروزي 1391-03-02 15:36
باعرض سلام وادب واحترام خدمت اقا سيد عزيز
خيلي عالي بود از اين جملات ناب وزيبا خيلي خوشم اومدواستفاده كردم
ان شاءالله خداوند به حق اهلبيت توفيق سلامتي و عزت وسربلندي بهت بده
وان شاءالله به حق خوشبخت ترين زوج عالم(امام علي عليه السلام وحضرت زهرا سلام الله عليها)خوشبخت بشي
التماس دعا
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
# حجة الاسلام شیخ حسین امینی 1391-03-18 12:56
باسلام
باآرزوی موفقیت برای دوستاران اهل بیت علیهم السلام
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن