ورود کاربران

هشتم ربیع الثانی - وقایع متفرقه این روز

3-وقایع متفرقه این روز

و در این روز (سنه 357 ه ) حارث بن سعید بن حمدان بن حمدون معروف به ((ابوفراس)) پسرعم سیف الدوله و ناصرالادوله وفات کرد (1) و بنوحمدون در زمان بنی عباس امارت و ریاست داشتند و دیار ربیعه و موصل در اداره ایشان بوده و ابوفراس در ادبیات و فضل و کمال و شجاعت و شعر معروف بوده و در فصاحت و حلاوت و عذوبت شعر   ، ممتاز بوده و نظیری از برای او نبوده جز عبدالله بن معتز بالله و اهل صنعت ، ابوفراس را اشعر از او گفته اند و ((متنبی)) شاعر ، تصدیق داشته اورا و صاحبی ((ابن عباد)) در حق او گفته : بدءالشعر بملک و ختم بملک . 

یعنی امرالقیس و ابافراس و اشعار او معروف امت و از جمله قصیده میمیه او است که در مظلومیت اهل بیت عصمت و طهارت و ظلم  بنی عباس و هجو ایشان گفته و معروف است به ((شافیه)) و در آن تشفی خاطر خود و سایر مومنان نموده . و قصیده سرالعباد ، عبدالله بن معتز راکه در فخریه و ذم آل ابوطالب گفته ، جواب داده و قصیده ابی فراس را بعضی از فضلا حایر شرح کرده اند . 

نقل است که چون ابوفراس آن قصیده را گفت ، چون که در زمان خلافت بنی عباس بود امر کرد لشگر را که شمشیرها بکشند از غلاف ، پانصد شمشیر در یاری او کشیده شد ، آن وقت در میان لشکر شروع به خواندن قصیده مبارکه کرد که مطلعش این است :

الحق مهتضم و الدین مخترم                     و فیء آل رسول الله مقتسم (2)

و نیز در این روز (سنه 566 ه ) مستنجد بالله خلیفه 32 عباسی وفات کرد و او مردی بود موصوف به عدل و ساعی در اخذ مفسدین و حبس ایشان . 

گویند مرد تمام مفسدی را بگرفت و در بند کرد ، وقتی مرد به شفاعت او بیرون شد و ده هزار دینار قدیم تقدیم خلیفه کرد که اورارها کند ، مستنجد گفت : که من ده هزار دینار میدهم که یکی دیگر از قبیل او برای من پیدا کنی که من اورا نیز در زندان کنم و مردم را از شر او آسوده نمایم و مستنجد را معرفتی تمام بود به علم اسطرلاب و عمل آلات فلک و گفتن شعر بدیع و نثربلیغ و از اشعار اوست : 

و عیرتنی بالشیب و هو وقار          ولیتها عیرتنی بماهوعار 

ان یکن شابت الذوائب منی          واللیالی تزینها الاقمار (3)

ابن خلکان گفته که مستنجد در حیات پدرش در خواب دید که ملکی از آسمان فرود آمد و بر کف دست او چهار لفظ ((خ)) نوشت . چون بیدار شد ، معبری طلبید و خواب خود را با وی گفت . معبر گفت : تعبیر آن است که به تو خواهد رسید خلافت در سنه خمس و خمسین و خمسماة و چنان شد که تعبیرش کرده بود . 

و در این روز (سنه 555ه ) ، بعد از پدرش مقتضی لامرالله به خلافت رسید . 

و در شب این روز (سنه 616 ه) شیخ ابوالبقاء عبدالله بن الحسین عکبری بغدادی ضریر نحوی حنبلی وفات کرد و ابوالبقاء از آبله نابینا شده بود و با وجود نابینایی کتاب ها و شروح بسیار تالیف کرد . از جمله کتاب ((التبیان فی اعراب القرآن )) است که معروف است به ((ترکیب ابوالبقاء ))  

منابع : 1-امل الآمل : ج2ص59 . مستدرک سفینة البحار : ج8ص176 . وقایع الایام : ص294

2- مناقب : ج2ص210 . مستدرک سفینة البحار : ج8ص176 . وقایع الایام : ص294

3-صراط المستقیم : ج3ص76 . سیراعلام الانبلاء : ج2 . وقایع الایام :295 

 

 

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید