ورود کاربران

پانزدهم جمادی الاول

 

1-فتح بصره و نزول نصر بر امیرالمومنین علیه السلام

در این روز (سنه 306 ه) به قول شیخین ، فتح بصره و نزول نصر بر امیرالمومنین علیه السلام(1)

منبع :   

مسارالشیعه :ص31 . وقایع الایام :ص315 



2-ولادت امام سجاد علیه السلام به روایت شیخ و کفعمی

ودر همین روز به عینه به روایت شیخ و کفعمی ولادت باسعادت حضرت علی بن الحسین علیه السلام واقع شده .

 

والده ماجده آن حضرت ((شهربانو)) ، دختر یزدجرد پادشاه عجم است که در ایام نفاس از دنیا رحلت کرد و سید الساجدین علیه السلام را ابن الخیرتین می گفتند و به واسطه حدیثی که از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم مروی است که فرمودند :

((اِنَّ اللهَ مِن عِبادِهِ خِیَرَتَینِ فَخِیَرَتَهُ مِنَ العَرَبِ قُرَیشُ وَ مِنَ العَجَمِ فَارِسُ ))(1)

و اشاره به آن جناب کرده ، ابوالاسود در این شعر :

و ان غلاما بین کسری و هاشم           لا کرم من نیطت علیه التمایم

در ((بصائر)) از جناب باقر علیه السلام روایت است که چون آوردند دختر یزدجرد را نزد عمربن الخطاب و داخل مدینه شد ، دختران مدینه برای تماشای او بر بام ها برآمدند و چون او را داخل مسجد نمودند ، مسجد از روشنی روی او روشن شد و چون عمر را دید روی خود را از او پوشانید و گفت : آه ، بی روح باد هرمز !

عمر خشمناک شد و گفت : این دختر مرا دشنام داد و خواست کیفر دهد او را ، امیرالمومنین علیه السلام به به عمر گفت که این مطلب از برای تو نیست ، عرضه کن بر او اختیار کند مردی از مسلمانان را و او را در عوض قسمت او ، از ((فی ء)) حساب کن .

عمر قبول کرد و او را گفت که مردی اختیار کن ، پس آن سعادتمند آمد و دست خود را بر سر جناب حسین علیه السلام نهاد ، پس امیرالمومنین از او پرسید نام تو چیست ؟ گفت : جهان شاه . حضرت فرمودند : بلکه ((شهربانویه)) ، پس حضرت نظر به جانب امام حسین علیه السلام افکند و فرمود که ابوعبدالله ! هر آینه متولد خواهد شد از این زن برای تو پسری که بهترین اهل زمین باشد (2) .

علامه مجلسی احتمال داده که عمر در این روایت تصحیف عثمان باشد و فرمود : ظاهر آن است که اسیری اولاد یزدجرد ، بعد از قتل او باشد و قتلش در زمان عثمان بوده و اگر چه ممکن است که بعد از فتح قادسیه یا نهاوند ، بعضی از اولاد یزدجرد اسیر شده باشند و هم فرموده که ولادت علی بن الحسین علیه السلام در زمان خلافت امیرالمومنین علیه السلام بوده و تزویج شهربانو اگر در زمان خلافت عمر باشد ، بعید است که بعد از بیست سال یک اولاد از او شده باشد (3) . والله العالم

منابع : 1- بحارالانوار :ج46ص8 . وقایع الایام :ص315

2-کافی :ج1ص467 . وقایع الایام :ص316

3-بحارالانوار :ج46ص10. وقایع الایام :ص316  


 

 3-شهادت محمد بن ابی بکر رضوان الله علیه

در این روز عابد قریش محمد بن ابی بکر به قتل رسید (1) . بدان که در سنه 38 ه معاویه عمرو عاص را عامل مصر کرده و به جانب مصر فرستاد و با او بود معاویة بن خدیج و ابوالاعور سلمی و چهارهزار لشکر .

از آن طرف امیرالمومنین علیه السلام محمد بن ابی بکر را عامل مصر فرمود و به مصر روانه داشت . این دو عامل چون به جانب مصر حرکت کردند ، در موضع معروف به ((منشاه)) با هم تلاقی نمودند و محاربه کردند . لشکر محمد دست از یاری او برداشتند و او را تنها گذاشتند . لاجرم محمد هزیمت کرده ، در موضعی از شهر مصر مختفی گشت . لشکر عمروعاص مکان او را پیدا کردند و دور آن خانه را احاطه نمودند .

محمد با بقیه اصحاب خود از خانه بیرون شدند . معاویة بن خدیج و عمروعاص او را بگرفتند و در موضع معروف به ((کوم شریک)) او را در پوست حماری کردند و آتش زدند و بسوختند .

چون خبر شهادت محمد و اصحابش به معاویه رسید ، اظهار فرح و شادی نمود و چون این خبر به امیرالمومنین رسید بسیار غم زده شد و فرمود : جزع و حزن ما بر محمد بن ابی بکر به قدر سرور معاویه است و فرمود : از زمانی که من داخل در این حرب شدم –یعنی حرب با معاویه –از برای هیچ کشته این قدر محزون نشدم که برای محمد محزون شدم . همانا محمد ربیب من بود (2) و من او را به جای اولاد گرفته بودم و با من بر و نیکویی کرده بود .

و بالجمله اینک در مصر ، قبر محمد که مدفن بقیه اعضای آن ولی صالح یا موضع قتل او است ، مهجور است و عادت اهل سنت چنان است که چون به قبر او برسند ، پشت به جانب قبر او می کنند و فاتحه برای پدرش ابوبکر می خوانند .!

قبل از شهادت محمد چون ضعف او از حکومت مصر ظاهر شد ، امیرالمومنین علیه السلام اشتر نخعی را با جمعی از لشکر به جانب مصر فرستاد . چون این خبر گوشزد معاویه شد ، پیغام داد برای دهقان عریش که اشتر را مسموم کند تا من خراج بیست سال از تو نگیرم . چون اشتر به عریش رسید ، دهقان آنجا پرسید که از طعام و شراب چه چیزی نزد اشتر محبوب تر است ؟ گفتند : عسل را بسیار دوست می دارد ، پس آن مرد دهقان مقداری از عسل مسموم برای اشتر هدیه آورد و برخی از اوصاف و فواید آن عسل را بیان کرد . اشتر شربتی از آن عسل زهر آلود میل فرمود و آن روز را هم روزه بود ، هنوز عسل در جوفش مستقر نشده بود که از دنیا رحلت فرمود(3) – رضوان الله علیه .

 

منابع : 1-النصائح الکافیه : ص .88  . وقایع الایام : ص316

2-انساب الاشراف :ص405 . وقایع الایام :ص317

3-و بعضی گفته اند که شهادت اشتر در قلزم واقع شد و نافع ، غلام عثمان او را مسموم کرد . چون خبر شهادت اشتر به معاویه رسید ، چنان خوشحال شد که در پوست خود نمی کنجید و دنیای و سیع از خوشحالی بر او تنگ گردید و گفت : همانا از برای خداوند جندی است و چون امیرالمومنین علیه السلام از قتل اشتر خبردار شد ، بسی تاسف خورد و زیاده اندوهناک و کوفته خاطر گردید و کلماتی در مدح مالک گفت و از جمله فرمود : لقد کان کما کنت لرسول الله . یعنی : مالک اشتر برای من چنان بود که من از برای رسول خدا بودم و هم فرمود :رحم الله مالکا و مامالک لو کان صخرا لکان صلدا و لو کان جبلا لکان فندا و کانه قد قدمنی قدا (منه عفی عنه)

 


4-وفات ولید بن عبد الملک مروان

در این روز (سنه 96 ه) ولید بن عبدالملک مروان وفات کرد و او قریب ده سال بعد از پدرش سلطنت کرد و در اخبارالدول از عمربن عبدالعزیز نقل کرده که گفت : چون ولید را در لحد نهادم ، دیدم که پاهای خود ر بر زمین می کوبد و دست هایش را دیدم که به گردنش غل کرده بودند و ولید همان است که بنای مسجد اموی در شام کرد و تعمیر کرد مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم را در مدینه و آن را وسعت داد و مال بسیار در مصارف این دو مسجد صرف کرد . (1)

منبع : وقایع الایام :ص318



5-تولد شیخ تقی الدین حسن بن علی بن داود حلّی

و در این روز ( سنه 647 ه ) شیخ تقی الدین حسن بن علی بن داود حلی صاحب ((رجال)) شاگرد سید احمد بن طاوس متولد شده (1)

منبع : در شرح حال مولف از کتاب رجال بن داود ، تاریخ تولد وی پنجم جمادی الآخر سال 647 ه ذکر شده است . نک :رجال بن داود :ص5 . وقایع الایام :ص318 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید