ورود کاربران

مقتل حضرت زهرا سلام الله علیها - الجارّ ، ثُمَّ الدّار

الجارّ ، ثُمَّ الدّار :

امام حسن علیه السلام می فرماید : شب جمعه ای مادرم در محراب عبادتش به نماز و دعا ایستاده بود و تا طلوع فجر در حال سجده و رکوع بود . می شنیدم که یکایک مردان و زنان مهاجر و انصار و همسایگان را دعا می کرد و اصلا برای اهل خانه چیزی نمی خواست و دعا نمی کرد . عرض کردم : ای مادر ! چرا برای خود دعا نمی کنی ، همان گونه که برای دیگران دعا می کنی ؟ فرمود : ((الجار ، ثم الدار )) . اول همسایه بعد اهل خانه (1) .

حضرت زهرا سلام الله علیها این گونه به فکر همسایه های خود بود ، اما آن همسایه ها در حق حضرت چه کردند ؟ با سکوت و تائیدشان باعث شدند ، همان دستی که نیمه شب ها برای آن ها به دعا بلند می شد ، تازیانه بخورد و اثرش مثل بازوبندی باقی بماند . زبان حال می گوید : از کجا معلوم این روایت الجار ثم الدار بعد آن ظلم و جورهای همسایگان اتفاق نیفتاده باشد . از کرم وبزرگی حضرت زهرا سلام الله علیها بعید نیست که با همان حال نزار و دستان ضرب دیده ، به زحمت دستان خود را بالا می آورد و برای همسایگان دعا می کردند و می فرمودند : ((الجار ثم الدار)) . این همسایگان در حق حضرت چه کرده اند ؟ آمدند گفتند یا امیرالمومنین ! به فاطمه بگویید یا شب گریه کند و روز آرام بگیرد و یا روز گریه کند و شب آرام بگیرد . از این اعتراضشان معلوم می شود که آرزو داشتند ، زودتر از گریه های حضرت راحت شوند . شاید هم برای این منظور دعا می کردند .

همسایه داشتم ولی گوش آن کر است          یک گوش کر ، نبودش از بود بهتر است

گیرم نمی شنید ولی کور هم نبود           می دید زیر پای لگد یاس پرپر است

یک خانه در مقابل یک شهر دشمن          این اولین مبارزه ی نابرابر است

این گل که زیر پای شیاطین شکسته شد          آیا همان یگانه عزیز پیمبر است ؟

تفسیر فاطمیه زکوثر همین بودست        آن کس که ضربه زد به در خانه ابتر است

ای ضربه های جهل بدانید بازهم         با پهلوی شکسته ، کبوتر ،کبوتر است

این را که ریسمان به گلویش فکنده اند         در کوچه می کشند ، غریبانه حیدر است

با چند سنگریزه که بسته نمی شود          این چمشه ی همیشه خروشان کوثر است

پاورقی : 1-بحارالانوار :ج43ص81 وج89ص313

منبع : گریزهای مداحی : ص107

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

دیدگاه‌ها  

# سحر 1391-02-03 18:28
السلام علي الصديقةالشهيدة فاطمةالزهرا
با سلام
با اين مطلب _ علت ماليات ندادن قنفذ _ آتشم زديد كه اين سوز اثرات سوز دل مولا اميرالمؤمنين عليه السلام است كه پس از 1400 سال هنوز با شنيدن و مطالعه حال آنروز حضرت دل دوستان او هم آتش ميگيرد.
التماس دعا
موفق باشيد
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
# ابو علی 1391-02-08 11:26
سلام علیک
ممنون از زحمات شما در راستای بیان معارف اسلامی
آنچه که از متن به نظر می رسد منظور از عباس، باب الحوائج حضرت ابالفضل است در صورتی که عباس عموی پیامبر می باشد که از امیرالمومنین سوال می کند
در ضمن آدرس صفحه کتاب هم صفحه 144 که متن آن این چنین است: گروهي را ديدم در گوشه‌اي نشسته‌اند، همه‌ي آنها از بني‌هاشم بودند، جز سلمان و ابوذر و مقداد و محمد بن ابي‌بكر و عمر بن ابي‌سلمه و قيس بن سعد بن عباده، در اين جلسه، عباس (عموي پيامبر) به علي (ع) گفت: «چرا عمر مانند همه‌ي كارگزارانش، از حقوق «قنفذ» چيزي نكاست؟!»
حضرت علي (ع) به اطراف خود نگاه كرد و سپس قطرات اشك از چشمانش سرازير شد، آنگاه در پاسخ عباس فرمود:
شكر له ضرْبه ضربها فاطمه بالسوْط فماتتْ و في عضدها اثره كانه الدمْلجْ.
: «حقوق قفنذ را كم نكرد، تا از او تشكر نمايد بخاطر ضربت تازيانه‌اي كه او بر فاطمه (س) نواخته بود، كه وقتي فاطمه (س) از دنيا رفت، اثر آن تازيانه در بازوي او وجود داشت و همانند بازوبند، نمايان بود».
التماس دعا
یا علی مدد
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
# ابو علی 1391-02-08 11:27
سلام علیک
ممنون از زحمات شما در راستای بیان معارف اسلامی
آنچه که از متن به نظر می رسد منظور از عباس، باب الحوائج حضرت ابالفضل است در صورتی که عباس عموی پیامبر می باشد که از امیرالمومنین سوال می کند
در ضمن آدرس صفحه کتاب هم صفحه 144 که متن آن این چنین است: گروهي را ديدم در گوشه‌اي نشسته‌اند، همه‌ي آنها از بني‌هاشم بودند، جز سلمان و ابوذر و مقداد و محمد بن ابي‌بكر و عمر بن ابي‌سلمه و قيس بن سعد بن عباده، در اين جلسه، عباس (عموي پيامبر) به علي (ع) گفت: «چرا عمر مانند همه‌ي كارگزارانش، از حقوق «قنفذ» چيزي نكاست؟!»
حضرت علي (ع) به اطراف خود نگاه كرد و سپس قطرات اشك از چشمانش سرازير شد، آنگاه در پاسخ عباس فرمود:
شكر له ضرْبه ضربها فاطمه بالسوْط فماتتْ و في عضدها اثره كانه الدمْلجْ.
: «حقوق قفنذ را كم نكرد، تا از او تشكر نمايد بخاطر ضربت تازيانه‌اي كه او بر فاطمه (س) نواخته بود، كه وقتي فاطمه (س) از دنيا رفت، اثر آن تازيانه در بازوي او وجود داشت و همانند بازوبند، نمايان بود».
التماس دعا
یا علی مدد
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
# حجة الاسلام سید امیر حسین بحرالعلوم طباطبایی 1391-02-09 17:44
سلام علیک
با سلام خدمت شما بزرگوار
مطلب طبق دستور بجای حضرت عالی اصلاح شد .
با تشکر از شما
یا علی
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن