نماز گزاردن در كنار قبر إمام معصوم، از نماز كعبه افضل است
نماز خواندن در كنار قبر إمام معصوم، از أفضل طاعات است، در اشعار بحر العلوم (ره)
چقدر خوب و عالى مرحوم سيد بحرالعلوم رضوان الله عليه در «منظومه» خود فرموده است:
أكثِرْ مِنَ الصَّلَوةِ فِى الْمَشَاهِدِ خَيرِ الْبِقَاعِ أفْضَلِ الْمَعَابِدِ 1
لِفَضْلِهَا اخْتِيرَتْ لِمَنْ بِهِنَّ حَلّ ثُمَّ بِمَنْ قَدْ حَلَّهَا سَمَا الْمَحَلُّ 2
وَ السِّرُّ فِى فَضْلِ صَلَوةِ الْمَسْجِدِ قَبْرٌ لِمَعْصُومٍ بِهِ مُسْتَشْهَدِ 3
بِرَشَّهٍ مِنْ دَمِهِ الْمُطَهَّرَةُ طَهَّرَهُ اللهُ لِعَبْدٍ ذَكرَهُ 4
وَ هْى بُيوتٌ أذِنَ اللهُ بِأنْ تُرْفَعَ حَتَّى يذْكرَ اسْمُهُ الْحَسَنْ 5
وَ مِنْ حَدِيثِ كرْبِلَا وَ الْكَعْبَةْ لِكرْبَلَا بانَ عُلُوُّ الرُّتْبَةْ 6
وَ غَيرُهَا مِنْ سَائِرِ الْمَشَاهِدْ أمْثَالُهَا بِالنَّفْلِ ذِى الشَّوَاهِدْ 7
فَأدِّ فِى جَمِيعِهَا الْمُفْتَرَضَا وَ النَّفْلَ وَ اقْضِ مَا عَلَيك مِنْ قَضَا 8
وَ رَاعِ فِيهِنَّ اقْتِرَابَ الرَّمْسِ وَ أثِرِ الصَّلَوةَ عِنْدَ الرَّأْسِ 9
وَ النَّهْى عَنْ تَقَدُّمِ فِيهَا أدَبْ وَ النَّصُّ فِى حُكمِ الْمُسَاوَاة اضْطَرَبْ 10
وَ صَلِّ خَلْفَ الْقَبْرِ فَالصَّحِيحُ كغَيرِهِ فِى نَدْبِهَا صَرِيحُ 11
وَ الْفَرْقُ بَينَ هَذِهِ الْقُبُورِ وَ غَيرِهَا كالنُّورِ فَوْقَ الطُّورِ 12
فَاسَّعْى لِلصَّلَوةِ عِنْدَهَا نُدِبْ وَ قُرْبُهَا بَلِ اللُّصُوقُ قَدْ طُلِبْ 13
وَ الْاتِّحَاذُ قِبْلْهً وَ إنْ مُنِعْ فَلَيسَ بِالدَّفِعٍ إذْنًا قَدْ سُمِعْ 14[1]
«1- تا مىتوانى نماز را در مشاهد مشرّفه إمامان، زياد بخوان! كه اين مشاهد بهترين بِقاع است؛ و با فضلتترين معبدهاست.
2- و اختيار نماز به جهت فضيلت اين مشاهد است؛ أوّلًا و بالذّات به جهت آن إمامى است كه در آن مشهد آرميده است؛ و سپس ثانياً و بالعَرَض، آن مشهد به واسطه آن إمام آرميده و داخل در قبر رفته فضيلت يافته است[2].
3- و علّت فضليتِ نماز در هر مسجدى از مساجد، به واسطه آن است كه قبر معصومى كه به شهادت رسيده است در آنجاست.
4- به واسطه خون پاكى كه از آن معصوم شهيد در آن زمين ريخته است؛ خداوند براى بنده ذاكِرِ خود، آن مكان را پاك و مقدّس نموده است.
5- و اين مشاهد و قبور إمامان، خانه هائيست كه خداوند إذن داده است كه بالا و بلند باشد، تا اينكه نام نيكو و جميل پروردگار در آنجاها ذكر شود.
6- و از روايت وارده درباره كربلا و كعبه؛ معلوم مىشود كه مقدار برترى و علوّ مقام كربلا بر كعبه تا چه حدّى است.
7- بقيه مشاهد و قبور إمامان هم مانند كربلاست، و روايت وارده مؤيَّد به شواهد قطعيه بر آن دلالت دارد.
8- و بنابراين؛ تو اى مؤمن خالص! تمام نمازهاى واجب و نافله و قضائى كه بر عهده توست؛ در آنجاها بجاى آور!
9- و در اين مشاهد، رعايت كن كه نمازت را در نزديكى آن تربت پاك بخوانى! و بهترين جا را براى نمازى كه مىخوانى، پهلوى سر إمام در آن مرقدِ شريف قرار بده
10- و نهى وارد از تقدّم نمازگزار بر قبر مطهر، إلزامى نيست؛ بلكه از روى أدب است؛ و در جواز خواندن نماز، در خطّ مساوى با بدن شريف، از سمت راست و يا چپ، نصوص وارده، مختلف است و معناى واضحى به دست نمىدهد.
11- و پشت سر إمام نيز نماز بگزار! زيرا كه روايات صحيحه و غير صحيحه، در استحباب اين مكان به صراحت دلالت دارند.
12- و فرق ميان اين مشاهد و قبور إمامان با ساير قبور مردم، مانند نور تجلّى خدا بر فراز كوه طور؛ روشن است.
13- و بنابراين اهتمام كردن و رفتن براى نماز در پهلوى اين قبور شريفه، مستحبّ است و مطلوب؛ و ما را بدان خواندهاند؛ و هر چه به قبر نزديكتر نماز گزاردن، بلكه چسبيدن به قبر، مطلوبتر و پسنديدهتر است.
14- و در اينكه قبور را قبله قرار ندهيد؛ اگرچه منعى وارد شده است؛ وليكن چنان قدرتى ندارد كه بتواند إذن و إجازه صريحى كه از طرف شارع رسيده و شنيده شده است را از بين ببرد و بر طرف كند.»
و بنابراين قبور إمامان حكم مسجد را دارد؛ بلكه از أفضل مساجد است؛ زيرا همينطور كه در بيت سوّم و چهارم ديديم، شرافت هر مسجدى كه در دنيا ساخته شود، به واسطه خون معصومى است كه در آنجا ريخته و به درجه شهادت فائز گرديده است. و در قرون و تمادى زمانهاى پيشين اين أمر واقع شده است؛ و خداوند به بركت آن خون اينجا را معبد پاك و پاكيزه براى ذكر خود نموده است؛ و گرچه بناى مسجد بعد از گذشتن سالهاى متمادى باشد.
و چون اين قاعده و ناموس كلّى در هر مسجدى هست؛ گرچه ما صاحب آن خون را ندانيم و نشناسيم؛ پس اين مشاهد متبرّكه ائمّه عليهم السّلام كه صاحبانش معين و مشخّص است كه در مقام عالىتر از همه معصومينِ دورانهاى گذشته و زمانهاى سالفهاند؛ ببينيد چقدر مزيت و فضليت دارد.
نماز گزاردن در كنار قبر إمام معصوم، از نماز كعبه افضل است
و أمّا گفتار او در بيت ششم: وَ مِنْ حَدِيثِ كرْبَلَا وَ الْكَعْبَةْ- لِكرْبَلَا بانَ عُلُوُّ الرُّتْبَة ظاهراً إشاره است به حديثى كه ابْنُ قُولَوَيه در كتاب جليل و نفيس «كامِلُ الزِّيارَات»، از پدرش، از سَعْد بن عبد الله، از أبيعبد الله الرَّازى، از حَسَن بنعلى بن أبى حَمْزَة، از حَسَن بن محمّد بن عَبْدالكريم أبِى عَلِى، از مُفَضَّل بن عُمَر، از جَابِر جُعْفِى روايت مىكند كه: قال: قال أبو عبد الله عليه السّلام للمفضّل:
كمْ بَينَك وَ بَينَ قَبْرِ الْحُسَينِ عَلَيه السَّلَامُ؟ قُلْتُ: بِأبِى أنْتَ وَ أمِّى! يوْمٌ وَ يعْضُ يوْمٍ آخَرَ! قَالَ: فَتَزُورُهُ؟ فَقَالَ: نَعَمْ! قَالَ: فَقَالَ: ألَا ابَشِّرُك؟ ألَا أُفَرِّحُك بِبَعْضِ ثَوَابِهِ؟
«كه او گفت: حضرت صادق عليه السّلام به مفضّل گفتند: چقدر منزل تو با قبر حسين عليه السّلام فاصله دارد؟ گفت: پدرم و مادرم فدايت شود؛ يك روز و مقدارى از روز ديگر! حضرت گفتند: آيا حسين را زيارت مىكنى؟ گفت: آرى! حضرت گفتند: آيا مىخواهى من ترا به بعضى از ثوابهاى آن بشارت دهم، آيا مىخواهى ترا بدان مسرور و خشنود سازم؟»
من گفتم: آرى فدايت شوم! حضرت گفتند: چون يكنفر از شما در مقدّمات سفر كربلا افتد؛ و در تجهيز آن بر آيد، و آماده گردد؛ فرشتگان سماوى بدين جهت به همديگر بشارت مىدهند؛ و چون سواره و يا پياده از منزلش بيرون آيد؛ خداوند چهار هزار مَلك از ملائكه خود را بر او مىگمارد؛ تا بر او صلوات بفرستند تا به قبر حسين عليه السّلام برسد.
در اينجا حضرت دستور، و كيفيت دخول، و مَتْنِ زيارت را بيان مىكنند؛ و پس از تمام شدن زيارت مىگويند: ثُمَّ تَمْضِى إلَى صَلَوتِك. وَ لَك بِكلِّ رَكعَةٍ رَكعْتَهَا عِنْدَهُ كثَوَابِ مَنْ حَجَّ ألْفَ حِجّةٍ وَ اعْتَمَرَ ألْفَ عُمْرَهٍ، وَ أعْتَقَ ألْفَ رَقَبَةٍ، وَ كأنَّمَا وَقَفَ فِى سَبِيلِ اللهِ ألْفَ مَرَّهٍ مَعَ نَبِى مُرْسَل- الحديث.[3]
«و پس از آن براى خواندن نمازت رهسپار مىشوى! و از براى تو، به پاداش هر ركعت نماز كه در نزد حسين بخوانى؛ ثواب كسى را مىدهند كه: هزار مرتبه حجّ و هزار مرتبه عمره، أنجام داده باشد؛ و هزار بنده آزاد كرده باشد؛ و گويا هزار بار در معركه جهاد در راه خدا با پيغمبر مرسلى، براى جهاد قيام كرده است- تا آخر حديث.
امام شناسى، ج11، ص: 258
[1] «! ألفيه بحرالعلوم» كه در يك مجلّد كوچك به قطع جيبى، با «الفوائد النجفية» آن مرحوم، و با «ألفية» سيد محسن كاظماوى، تجليد شده است
[2] اين بيت بايد اينطور معنى گردد:
«به جهت فضيلت داشتن آن خاك است كه برگزيده شده است تا قبر امامى شود كه در آن مدفون گرديده است. سپس همين محلّ به واسطه حلول امام در آن، شرافت ديگرى پيدا كرده است.» يعنى أوّلًا خودش لياقت داشته كه خاك قبر امام گردد؛ ثانياً با قبر امام شدن فضيلت ديگرى پيدا نموده است.
و بنابراين ضمير «اختيرت» به همان «مشاهد» و «بقاع» بر مىگردد، نه به نماز؛ و لام أوّل براى تعليل و لام دوّم براى اختصاص خواهد بود.
[3] «، كامل الزّيارات»، از ص 205 تا ص 207؛ و مجلسى رضوان الله عليه در «بحار الأنوار»، در كتاب «مزار»، از طبع كمپانى، ج 21، ص 146 و 147 و از طبع حروفى ج 101 ص 82 از ابن قولويه روايت كرده است. و مرحوم شيخ عبد الحُسين أمينى تبريزى، صاحب «الغدير»، در تعليقه آن گفته است: ظاهراً كلمه مفضّل در خطاب حضرت، اشتباه است، يا از راويان و يا از ناسخان اين اشتباه رخ داده است؛ و صحيح جابر است، همچنانكه در مزار كبير مشهدى با اسناد خود روايت كرده است؛ و در آن مفضّل نيست؛ و همچنين در روايت ابن طاووس در كتاب «مزار» او، از جابر آورده، و مخاطب به خطاب اوست.
- توضیحات
- اماکن مذهبی
- 03 شهریور 1391
- حجة الاسلام شیخ جعفر كمالي
- 4068