ورود کاربران

یکم رمضان الکریم

 

1- احتراق مسجد نبوی صلی الله علیه و آله 


بدان که در شب غره این ماه (سنه 654 ه) واقع شد احتراق مسجد نبوی صلی الله علیه وآله (1)و به نحوی که فرو گرفت جمیع مسجد و سقف و منبر و درها را و این واقعه معروف است . سمهودی در خلاصة الوفا بالاخبار دارالمصطفی تفصیل این حریق را و حریث دیگر را که ثانیا واقع شد نوشته است . 

2-رحلت حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها به قول شیخ بهایی


در روز غره این ماه بنا بر قول شیخ بهایی در سال دهم بعثت خدیجة الکبری در سن شصت و پنج سالگی رحلت کرد(2) و پیغمبر صلی الله علیه و آله در قبر او نازل شد .  حقیر روز دهم را اختیار کردم و در آنجا احوال سایر زوجات را ذکر کردم (شیخ عباس قمی) . 

3-وفات شیخ الرئیس ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا 

ونیز در غره این ماه (سنه 428ه) شیخ الرئیس ، ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا ، نارده عصر و اعجوبه دهر ، صاحب کتاب شفا ، قانون و اشارات در همدان وفات یافت .(3)

 

4-ولایتعهدی امام رضا علیه السلام 

در 7 رجب سال 200 ه مامون عباسی نامه ای به امام رضا نوشت ، و آن بزرگوار را برای ولایتعهدی خویش به مرو خواند .(4) در روز اول ماه رمضان 201 ه مردم با حضرت رضا علیه السلام به ولایتعهدی بیعت کردند (5) ، و بعضی در پنجم (6) و بعضی ششم این ماه را نقل کرده اند . 

 

5-احتجاج ابی بن کعب بر ابوبکر 


هنگامی که ابوبکر در روز جمعه اول ماه رمضان خطبه خواند ، ابی بن کعب ایستاد و خطبه ای خطاب به مهاجر و انصار قرائت کرد . 

در این خطبه ابی بن کعب از فضائل و مناقب امیرالمومنین علیه السلام و جانشینی بلافصل بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله ایراد سخن کرد و در دفاع از ولایت جواب همگان را داد . قسمتی از خطبه ابن کعب چنین است : 

آیا نمی دانید که رسول خدا فرمود :((هر کس من مولای اویم این علی علیه السلام مولای اوست ، و هر کس من نبی اویم این علی علیه السلام امیر اوست ))؟ آیا نمی دانید که رسول خدا فرمود : ((یا علی مثل من و تو همانند هارون نسبت به موسی است . اطاعت از تو بعد از من واجب است مانند اطاعت از من در زمان حیاتم ، جز اینکه بعد از من پیامبری نیست .))

آیا نمی دانید که رسول خدا فرمود : ((وصیت می کنم به شما که با اهل بیتم به خیر و خوبی . کسی بر آنان پیشی نگیرد بلکه آنها را مقدم بدارید . کسی به آنها دستور ندهد ، بلکه به دستورات آنان گوش فرادهید ....))

آیا نمی دانید رسول خدا فرمود : ((علی بن ابی طالب زنده کننده سنت من و معلم امت من است ...)(7)

 

 

6-مرگ مروان بن حکم 

 

در این روز در سال 65 ه مروان بن حکم در سن 61 یا 63 یا 81 سالگی در دمشق به درکات جحیم شتافت ، و مدت خلافت او 9 ماه بود (8) . قولی هم در سوم این ماه است (9) .

مروان پسر حکم بن ابی العاص بود و به ((وزغ بن وزغ )) ملقب گردیده بود . او پدرش مورد لعن پیغمبر صلی الله علیه و آله واقع شدند ، حتی عایشه به مروان گفت : شهادت می دهم که پیامبر پدرت را لعن کرد در حالی که تو در صلب او بودی .

مروان در عداوت با خدا و پیامبر و اهل بیت علیهم الصلاة و السلام خصوصا امیرالمومنین علیه السلام از زمان عثمان تا آخر ایام خود بسیار کوشید . بعد از آن که عثمان او و پدرش حکم را از طائف بر خلاف امر پیامبر به مدینه باز گردانید ، خمس افریقیه را به مروان داد و فدک را هم به او واگذار کرد و او را وزیر و کاتب خود قرار داد .

او در ایام خلافت عثمان فتنه ها به پا کرد . در جنگ جمل تیری زد و طلحه را کشت و بعد از فتح هنگامی که اسیر شد حسنین علیهما السلام را شفیع قرار داد و امیرالمومنین علیه السلام او را رها ساخت . به حضرت عرض کردند : از او بیعت بگیر . فرمود : من احتیاجی به بیعت او ندارم که همانا دست او دست یهودی است ، اگر بیست بار هم با من بدستش بیعت کند بار حیله و مکر خواهد نمود ...(10) . چه اینکه یهود به مکر و حیله معروفند .

بعد از آنکه مروان به معاویه پیوست هر گاه حکومت شهری به او داده می شد ، در ترویج سب ( دشنام به ) امیرالمومنین علیه السلام مجد و مصر بود . او در مدینه هر جمعه بر منبر پیامبر بالا می رفت و در حضور مهاجرین و انصار امیرالمومنین علیه السلام را سب می کرد .

مروان بعد از هلاک شدن یزید به جای وی نشست و همسراو را به عقد خود در آورد و نه ماه خلافت کرد . خمسر یزید زهری در غذای او ریخت که لال شد و آخر الامر متکا بر دهان او گذاشت و با کنیزان روی او نشستند ، تا اینکه در اول رمضان به درک واصل شد .(11)  

 

7- جنگ تبوک (12)

در اول ماه رمضان سال 91 ه جنگ تبوک به وقوع پیوست (13) . این جنگ را ((فاضحه)) نیز می گویند ، زیرا منافقین مدینه و کسانی که قصد کشتن پیامبر صلی الله علیه و آله را در عقبه داشتند رسوا و مفتضح شدند .

به لشکری که در این جنگ شرکت گردند ((جیش العسرة)) می گویند . زیرا در سختی و زحمت فراوان ، با این که ایام جمع آوری محصول بود به جنگ رفتند . حرکت لشکر در ماه رجب بود که 30 هزار نفر حرکت کردند و فقط هزار نفر سواره بودند . پیامبر فرمودند : ((کفش فراوان با خود بیاورید .)) و در مسیر هر دو نفر به یک خرما سد جوع می کردند و آب هم کمیاب بود . در این جنگ عده ای از زن ها نیز همراه حضرت حرکت می کردند .

از سوی دیگر 82 نفر از منافقین با عذرتراشی به جنگ نرفتند و در مدینه ماندند تا در غیاب آن حضرت خانه ایشان را غارت کنند و خانواده ایشان را از مدینه بیرون نمایند . پیامبر امیرالمومنین را در مدینه به جای خود خلیفه قرار داد و مناقین کلماتی گفتند که خاطر مبارک امیرالمومنین را آزردند . پیامبر صلی الله علیه و آله به آن حضرت فرمود : ((اَمّا تَرضی اَن تَکونَ منّی بِمَنزِلَةِ هارونَ مِن موسی اِلّا اَنَّهُ لا نَبِیُّ بَعدی ...))؟ یعنی : ((آیا راضی نیستی که منزلتت نسبت به من همانند هارون به موسی علیهما السلام باشد ، الا اینکه پس از من پیامبری نیست)) ؟

در بازگشت از تبوک چهل نفر از منافقین که همراه حضرت بودند تصمیم گرفتند وقتی شتر حضرت بالای گردنه می رسد کدوها (یا دبه ای) را پر از ریگ نمایند و به زیر دست و پا و شتر حضرت رها کنند تا شتر رم کند و پیامبر صلی الله علیه و آله از شتر افتاده و به قتل برسد . هنگام اجرای توطئه ، شتر حضرت قدم از قدم بر نداشت و مکر منافقین شکست خورد و خداوند وجود مقدس پیامبر را حفظ کرد . از سوی دیگر منافقینی که در مدینه مانده بودند قصد جان امیرالمومنین علیه السلام را نمودند و حفره ای طولانی در مسیر راه مدینه حفر کردند و روی آن را با حصیر پوشاندند تا هنگامی که امیرالمومنین علیه السلام به استقبال پیامبر صلی الله علیه و آله می آید هنگام مراجعت میان آن حفره بیفتد و آنان بر سرش بریزند و او را به قتل برسانند . ولی هنگام مراجعت اسب آن حضرت از روی حصیر و گودال عبور ننمود و بار دیگر حیله منافقین باطل گردید .

در تبوک جنگی صورت نگرفت و آن حضرت با لشکر به مدینه باز گشتند . وقوع این جنگ در ماه رجب هم نقل شده است .(14) . و بنا بر قولی در ماه شعبان بوده است .(15) 

 

8- وفات حضرت نفیسه سلام الله علیها

در این روز در سال 208 ه زاهده عابده حضرت نفیسه خاتون سلام الله علیها دختر حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب علیهم السلام در مصر وفات یافت .

شوهر آن حضرت اسحاق موتمن پسر حضرت صادق بوده و از طرف مادر منتسب به آقا قمر بنی هاشم علیه السلام است .(16)

حضرت نفیسه سلام الله علیها برای خود قبری کنده بود و پیوسته در آن قبر نماز می خواند و ختم قرآن می نمود .

آن حضرت در اول رجب بیمار شد . و نامه ای به شوهرش که در مدینه بود نوشت و او را از احوال خود باخبر کرد . در شب اول رمضان بیماری شدت پیدا کرد و فردای آن روز در حالتی که روزه بود طبیب آوردند و او امر به افطار کرد . آن حضرت فرمود : ((وا عجبا ! سی سال است که از خداوند مسئلت دارم باحالت روزه از دنیا بروم ، اکنون که روزه هستم افطار کنم ))؟ پس خواندن سوره انعام را شروع کرد و چون به آیه مبارک (( لَهُم دارُ السَّلام عِندَ رَبِّهم))(17) رسید وفات کرد .

شوهر آن حضرت وقتی رسید که ایشان وفات کرده بود . او می خواست آن حضرت را به مدینه ببرد و در بقیع نزد اجداد طاهرینش علیهم السلام دفن کند ، ولی مردم مصر با التماس و در خواست او را نگه داشتند . اسحاق موتمن پیامبر صلی الله علیه و آله را در خواب دید که فرمودند : ((با اهل مصر در این ماجرا مخالفت نکنی ، که به خاطر نفیسه خداوند رحمت و برکاتش را نازل می کند .)) جناب اسحاق بدن آن حضرت را در محل فعلی دفن کردند و معروف است که دعا کنار قبر آن حضرت مستجاب است . (18) . 

 

 

پاورقی :

1-مستدرک سفینة البحار : ج5 ص249 . وقایه الایام : ص42

2-وقایع الایام :ص42

3-وقایع الایام :ص42

4-قلائد النحور :ج رجب ص63 . تقویم شیعه :ص263

5-بحارالانوار :ج49ص128 . ج99ص43. اختیارات :ص38 . تقویم المحسنین :ص11 . تاریخ طبری :ج7ص139 . تقویم شیعه :ص263

6-عیون اخبارالارضا :ج1ص274 . بحارالانوار :ج49ص11.221.303 . کشف الغمة :ج2ص332 . اعلام الوری :ج2ص86 . تقویم شیعه :ص263

7-احتجاج :ج1ص153 . بحالانوار :ج28ص222 . ج29ص82 . الیقین باختصاص مولانا علی لامرة المومنین :ص448 . غایة المرام :ج2ص121 . موافقت الشیعة : ج1 ص440 . 456 . الشیعة فی احادیث الفرقین : ص 180 . مناقب امیرالمومنین : ج1ص224.416 . تقویم شیعه :ص264

8- بحارالانوار :ج45ص358 . تتمة المنتهی :ص83 . تاریخ طبری :ج4ص474 . تاریخ دمشق : ج57 ص236.278 . طبقات الکبری :ج5ص226 . الثقات (ابن حبان) :ج2ص315 . تاریخ خلیفة بن خیاط :ض200 . البدایة و النهایة :ج8ص282 . تقویم شیعه :ص264

9-تاریخ دمشق :ج57ص236.278 . البدایة و النهایة :ج8ص285 . تاریخ خلیفة بن خیاط :ص202  . تقویم شیعه :ص264

10-نهج البلاغة :خطبه 73 . نهج السعادة : ج1ص335 . الجمل (ابن شدقم) :ص149 . بحالانوار :ج32ص230.235 . ج41ص298.355 . الغدیر :ج8ص261 . انساب الاشراف : ص263 . شرح نهج البلاغة :ج6ص146 . تقویم شیعه :ص265

11-شفاء الصدور : ج1ص323 . تتمة المنتهی : ص81-78 . تقویم شیعه :ص265

12-بحارالانوار :ج21ص263-185 . منتخب التواریخ :ص60-61 . منتهی الآمال : ج1ص91-93 . تقویم شیعه :ص265

13-وقایع الشهور :ص158 . تقویم شیعه :ص265

14-الموسعة الکبری فی غزوات النبی الاعظم : ج5ص334.335 . التنبیه و الاشراف :ص235 . طبقات الکبری : ج2ص165 . تقویم شیعه :ص267

15-مناقب آل ابی طالب : ج1ص266 . بحارالانوار : ج21ص245 . مستدرک سفینة البحار :ج5ص209 . تاریخ یعقوبی :ج2ص68 . تقویم شیعه :ص267

16-وقایع الشهور : ص187 . زندگانی سیده نفیسه : ص43-45 . تقویم شیعه :ص267

17-سوره انعام : آیه 127 .

18-سفینة البحار :ج4ص542 . مستدرک سفینة البحار : ج10ص120 . تتمة المنتهی :ص289 . منتخب التواریخ : ص195-196 . 

 

 

 

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید