ورود کاربران

سی ام جمادی الثّانی


1-وقوع جنگ ذات السلاسل

در این ماه یا در ماه جمادی الاولی سال 8 ه جنگ ذات السلاسل اتفاق افتاده است (1)

پاورقی :

 1-تنبیه و الاشراف : ص231 . طبقات الکبری :ج2ص131 . شرح مسلم :ص153 . نیل الاوطار :ج1ص324 .  تقویم شیعه :ص179

 


2-نزول آیه تطهیر

در این ماه پیش از نه ماه یا شش ماه (1) یا هشت ماه (2) از شهادت رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم ، آن حضرت وقت هر نماز یا به هنگام نماز صبح (3) درب خانه علی بن ابی طالب علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها آمده ، دو طرف درب را می گرفت و می فرمود ((السّلامُ عَلَیکُم وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُه ؛ اَهلَ البَیت ، الصلاة رَحمکُمُ الله !)) (4)*اِنَّما یُریدُ اللهُ لیُذهبَ عَنکُمُ الرِّجس اَهل البَیت وَ یُطَهِّرُکُم تَطهیرا*(5)

پاورقی :

1-بحارالانوار :ج25ص223.227 . مسند احمد :ج3ص285.295 . سنن ترمذی :ج5ص31 . مستدرک حاکم :ج3ص158 . المعجم الکبیر :ج3ص56 . ج22ص402 . شواهد التنزیل :ج2ص25 . 18 . 138 . ینابیع المودة :ج2ص119 . اسدالغابة:ج5ص521 . تقویم شیعه :ص179 .

2-بحارالانوار :ج43ص53 . شواهد التنزیل :ج2ص46 . 80.81.134 . الدرالمنثور:ج4ص313 . ج5ص199 . تاریخ دمشق :ج42ص136 . تقویم شیعه :ص179 .

3-الطرائف :ص128 . بحارالانوار: ج10ص142 . ج35ص214.223 . غایة المرام :ج3ص183 . ینابیع المودة :ج1ص41 . ج2ص59.119 . تقویم شیعه :ص179 .

4-امالی طوسی :ص565 . شواهد التنزیل :ج1ص497 . ج2ص44.74.81.82 . الدر المنثور:ج4ص313 . ج5ص199 . فتح القدیر :ج3ص396 . تقویم شیعه :ص180 .

5-سوره احزاب :آیه 33. عیون اخبارالرضا علیه السلام :ج2ص217 . بحارالانوار :ج16ص203 . ج25ص212.213 . ج79ص196 . غایظ المرام :ج2ص333.ج3ص185 . تفسیر مجمع البیان :ج7ص68 . شرح احقاق الحق :ج2ص548 . ج9ص47.54 . ج24.ص82. ج33ص57 . الدرالمنثور:ج5ص199 . المناقب خوارزمی :ص60 . ینابیع المودة :ج1ص147 . شواهد التنزیل :ج2ص82 . تقویم شیعه :ص180 .  


3-شهادت ابراهیم بن مالک اشتر

در این ماه در سال 71 ه ابراهیم بن مالک اشتر نخعی رحمة الله علیه به شهادت رسید (1)

پاورقی :

1-مراقد المعارف :ج1ص37 . تاریخ سامراء :ج2ص242 . تقویم شیعه :ص180

 


4-وفات سفیان بن عینیه

در اين روز، سنه 198، سفيان بن عينيه در مكه وفات كرد(1) و سفيان از اصحاب ما نيست و معاصر و هم مشرب است با سفيان ثورى و روايت است كه وقتى ملاقات كرد حضرت صادق (ع ) را و گفت تا كى تقيه ميكنى و حال آنكه باين سن رسيده اى ؟ حضرت فرمود: قسم بآنكسى كه برانگيخت محمد صلى الله عليه وآله را بحق ، اگر مردى در تمام عمرم خود نماز كند مابين ركن و مقام پس ملاقات كند خدا را بغير ولايت ما اهل بيت ، هر آينه ملاقات كرده خدا را به مرگ جاهليت كه بر كفر باشد.
پاورقی :

1-وسائل الشیعة :ج1 . وقایع الایام :ص358


5-وفات صدقه بن منصور مزيدى اسدى

و در اين روز، سنه 501، وفات كرد:  صدقه بن منصور مزيدى اسدى ملقب به سيف الدوله(1) و او مردى حليم و كريم و عفيف و شجاع بوده و خانه او در بغداد محل امان خائفان بوده و او از شيعيان با اخلاص امير المؤ منين است بلكه سلسله جليله بنى اسد كه ايشان را مزيدى نيز خوانند و در عرق عرب امات داشتند، تمام شيعه بوده اند و سيف الدوله همانستكه در حدود سنه 498: شهر حله را بنا كرد و از اين جهت آن بلدار سيفيه گويند.
از اصبغ بن نباته مرويستكه در مسافرت امير المؤ منين عليه السلام به صفين من در خدمت آنجناب بودن ، بر بالاى تلى بر آمد و اشاره فرمود به نيستانى ما بين بابل و تل و فرمود: مدينه و چه مدينه گفتم : اى مولاى من مى بينم شما را كه نام شهر ميبريد، آيا در اينجا شهرى بوده و آثارش محو گشته است ؟
فرمود: نه ولكن بعدها، شهرى بنا شوده او را  حله سيفيه گويند، بنا كند او را مردى از بنى اسد و در آن بلد، مردمان اخيارى پديد آيند كه :
(( لو اقسم احد هم على الله لا بر قسمه )) (2).

پاورقی:

1-سیراعلام النبلائ :ج19ص407 . وقایع الایام :ص359

2-بحارالانوار :ج57.ص222 . وقایع الایام :ص359

بیست و نهم جمادی الثّانی


1-وفات حضرت ام کلثوم سلام الله علیها

جناب ام کلثوم سلام الله علیها چهار ماه پس از بازگشت از کربلا به مدینه از دنیا رفتند . (1) پدرشان مولی الموحدین امیرالمومنین علی علیه السلام و مادرشان حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها است .(2)

صاحب ریاحین الشریعة به نقل از اعیان الشیعة می فرماید : امیرالمومنین آن مخدّره را به عون بن جعفر طیار تزویج نمودند (3) .

آنچه در مورد ازدواج ام کلثوم علیها السلام با غیر عون بن جعفر نقل شده محل اختلاف است .

 آن حضرت در واقعه جانسوز کربلا حضور داشتند و بعد از شهادت امام حسین علیه السلام و اهل بیت و اصحابشان در کنار خواهرشان حضرت زینب سلام الله علیها از بانوان و یتیمان محافظت می نمودند و اشعار آن حضرت در فراق برادر در کربلا مشهور و جانسوز است .

پس از عاشورا که بانوان به اسارت کوفه و شام رفتند خطبه ان حضرت در شهر کوفه و مجلس ابن زیاد اشعار آن حضرت در قادسیه و قمسرین اثر دعای آن حضرت در سیبور و بعلبک کلمات آن جناب با شمر هنگام ورود به دروازه شام مرثیه های آن حضرت در اربعین و مراجعت به مدینه دلالت بر عظمت و شجاعت و صبر آن مخدره دارد .

سرانجام بعد از چهار ماه از ورود به مدینه با دلی پر از غم و اندوه در مصائب کربلا بالاخص شهادت سید الشهداء علیه السلام رحلت نمود و در مدینه منوره دفن شد . به قولی رحلت آن حضرت در 21 ماه جمادی الثانی بوده است (4)

پاورقی :

 1-ریاحین الشریعة :ج3ص256 .244 . العقیلة علیها السلام و الفولاطم :ص75 . تقویم شیعه :177

2-بحارالانوار :ج42ص74 . تذکرة الخواص :ص288 . تقویم شیعه :177

3-اعیان الشیعة : ج3ص484 . ریاحین الشریعة :ج3ص245 . العقیلة و الفواطم :ص79 . تقویم شیعه :177

4-وقائع الشهور :ص110 . تقویم شیعه :178   

 


2-وفات حضرت سید محمد فرزند حضرت امام هادی علیهما السلام

حضرت سید محمد فرزند امام هادی علیهما السلام(1) در سال 252 ه در سامرا از دنیا رفت (2) . آن حضرت را ابوجعفر و ابوعلی و سید محمد بعاج نیز می گفتند . جلالت قدر و منزلت او به حدی بود که عده ای از شیعیان گمان می کردند بعد از امام هادی علیه السلام آن بزرگوار امام خواهد بود ولی با رحلت ایشان در زمان پدر بزرگوارش بر همه معلوم شد که امام حسن عسگری علیه السلام امام پس از ایشان است . امام عسکری علیه السلام به جناب سید محمد علیه السلام علاقه وافری داشت به حدی که هنگام رحلت او گریبان چاک کرد (3) . بعد از رحلت آن حضرت را در آبادی به نام بلد در 6 فرسخی سامراء دفن نمودند که هم اکنون قبر او در آنجا معروف است .

کرامات زیادی از آن حضرت مشاهده شده و هم اکنون دارای گنبد و صحن و غرفه های متعدد است و دوستان اهل بیت علیهم السلام به زیارت آن بزرگوار مشرف می شوند . نسبت سادات آل بعاج در عراق و خوزستان بع علی و احمد فرزندان سید محمد بعاج منتهی می شود .

پاورقی :

 1- این تاریخ مشهور بین شیعیان سامراء است و در حرم آن حضرت نیز نوشته شده است .

2-مراقد المعارف :ج2ص262 . الامام الهادی علیه السلام من المهد ال اللحد : ص137 . الامام الهادی علیه السلام (شاکری) :ص20 . تقویم شیعه :ص178 .

3-کافی :ج1ص327 . وسائل الشیعة :ج3ص274 . الخدائق الناضرة :ج4ص152 . تقویم شیعه :ص179 .  

 


3-قتل ولید بن عبد الملک مروان

در اين روز، سنه 126:  وليدبن يزيد بن عبدالملك مروان بقتل رسيد در جنگى كه واقع شد فيما بين او و پسر عمش يزيد بن الوليدو وليد پليد، مردى ملحد و بدكيش و و معروف بفسق و فجور بود و به هيچگونه ملتزم بظواهر اسلام نبود و پيوسته بشرب خمر و غنا و طرب و انواع فسق و فجور اشتغال داشت . (1) و امر كرده بود، بركه اى مملو از شراب كرده بودند، گاهى كه طرب بر او غلبه ميكرد خود را در آن بركه مى افكند و چندان ميآشاميد كه اثر نقص در بركه پديدار ميگشت .
در جمله از كتب اهل سنت است كه يكشب مؤ ذن اذان صبح گفت ، دوليد برخواست و شراب خورد وبا جاريه كه او هم مست بود در آويخت و با او نزديكى كرد و قسم ياد نمود كه بامردم نماز نكند جز او، پس لباس خود را بوى پوشانيد و آنجاريه مست را با آلايش جنابت و منى بمسجد فرستاد، تا با مردم نماز گذاشت .
در حيوة الحويان و اكثر كتب مذكور است كه يكروز وليد بقرآن مجيد تفال كرد، اين آيه آمد (( و استفتحوا و خاب كل جبار عنيد))(2)  قرآن را بر هم گذاشت و آنرا نشانه تير خود كرد و چندان كتاب خداى را تير زد كه پاره شد و اين شعر را بخواند:

                                     تهدّدنی بجبّارٌ عنید                                 فها أناذاک جبّار عنید

                                    أذا ماجئت ربّک یوم حشر                       فقل یا ربّ مزّقنی الولید (3)

  حكايت تعشق او بازن نصرانيه و قضيه ازاله كردن بكارت دختر خود و داستان او با ابن عائشه مغنى در تواريخ معتبره مسطور است و از صفات معروفه او آنست كه كنيزان پدرش را كه منكوحه پدرش بودند و اولاد از وى آورده بودند، وطى كرد و معروف بود به وليد فاسق و  وليد زنديق .


در اخبار الدول و  تاريخ خميس از رسولخداصلی الله علیه وآله وسلم  روايت كرده اند كه فرمود:
(( ليكونن فى هذه الامة رجل يقال له الوليد هواشد لهذه الامة من فرعون لقومه ))(4)
و بسى عجيب است از قاضى عياض كه گفته :  وليد يكى از خلفاى اثنى عشر است كه در حديث متواتر النقل متفق عليه منصوصند.
قرمانى نقل كرده كه وليد بسى و سه بليه مبتلا بود كه كمتر بليه اش آن بود كه از ناف خود بول مى كرد و در ايام او، يحيى بن زيد بن على السجاد عليه السلام در جوزجان  شهيد شد بنحويكه در تاريخ خود ذكر كرده ام (5).

پاورقی :

1- مناقب اهل بیت علیهم السلام :ص479 . تاریخ مدینة الدمشق :ج56ص457 . وقایع الایام :ص357

2-ابراهیم :آیه 15

3-بحارالانوار :ج38ص193 . وقایع الایام :ص358

4-بحارالانوار :ج 18ص126 . وقایع الایام :ص358

5-المسائل الجارودیة :ج1 . وقایع الایام :ص357

بیست و هشتم جمادی الثّانی

1-سپردن پیامبر صلی الله علیه وآله به حلیمه سعدیه

در این روز جناب عبد المطلب علیه السلام نور چشم خود پیامبر صلی الله علیه واله را در اطراف کعبه طواف داد و آن حضرت را برای شیر دادن به حلیمه سعدیه سپرد (1)

پاورقی : وقایع الشهور :ص113 . تقویم شیعه :ص177 .

 

2-وفات قاسم بن مقری نحوی (شاطبی)

در اين روز، سنه 590، وفات كردقاسم بن قيره مقرى نحوى معروف به شاطبى(1) امام قرائت و صاحب قصيده معروفه موسومه به حرزاليمانى و وجهه لنهانى در قرائت (2).  جماعتى از فضلاء آن قصيده را شرح كرده اند از جمله علم الدين سخاوى است و شاطبى منسوب است به شاطبه يكى از بلاد اندلس .

پاورقی :

1-کشف الظنون :ج1ص343 . وقایع الایام :ص357

2-طرائف المقال :ج2ص670 . وقایع الایام :ص357

 

بیست و هفتم جمادی الثّانی


1-شهادت سلطان علی بن محمد باقر علیهما السلام

در این روز در سال 116 ه جناب ابوالحسن سلطان علی فرزند امام باقر علیه السلام در اردهال کاشان به شهادت رسید (1) . عده ای از دوستان اهل بیت علیهم السلام از اهالی چهل حصاران و فین کاشان نامه ای خدمت امام باقر علیه السلام نوشتند که چون ما از محضر شما دور هستیم ، یکی از آقا زادگان خود را برای راهنمایی و تربیت ما و تعلیم احکام به جانب ما بفرستید .

آن حضرت فرزند بزرگوار خود جناب علی بن محمد علیه السلام را با رسولان فرستاده ، روانه کاشان کردند و اسباب سفر آن حضرت را برادرش امام صادق علیه السلام فراهم نمودند . هنگام ورود آن حضرت در فین حدود شش هزار نفر برای استقبال آمدند . حضرت مدتی در جاسب و خاوه مشغول هدایت مردم بودند و بیشتر در مسجد جامع کاشان – که فعلا در کوی میدان کهنه واقع است – مشغول عبادت بودند و شیعیان برای ادای نمازجمعه خدمتش مشرف می شدند و کرامات زیادی مشاهده می نمودند .

آن حضرت نامه هایی برای پدر بزرگوارش به مدینه می فرستاد و حالات خود و شیعیان را بیان می فرمود ، تا در سال 114 ه خبر شهادت پدر بزرگوارش به آن حضرت رسید و بعد از شهادت پدر بزرگوارش در سال 116 ه مخالفین ان حضرت را با عده ای از دوستان و موالین و منصوبین به آن حضرت شهید کردند .

از آنجا که 27 جمادی الثانی در سال شهادت آن حضرت مصادف با 17 مهر ماه مجوسی بوده ، هر سال به مناسبت سالگرد آن حضرت در جمعه دوم مهرماه مجوسی مراسم قالیشویان همراه با عزاداری با شکوهی کنار قبر مطهرش برگزار می شود . هم اکنون در سرداب زیر ضریح مقدس آن حضرت بدن مبارک حدود 100 نفر از آن شهدای بزرگوار تازه و سالم هستند که مرحوم آیة الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی مشاهده فرمودند . (2)

پاورقی :

1-شرح زندگانی حضرت سلطانعلی بن محمد باقر علیهما السلام :ص62 . مراقد المعارف :ج2ص79.82 . روضات الجنات :ج4ص212 . تقویم شیعه :ص176 .

2-به کتاب ((نور باهر)) مرحوم محمد باقر مرندی و اجساد جاویدان- به نقل از کسانی که همراه آیة الله مرعشی نجفی اجساد مطهر را زیارت کرده اند -  مراجعه شود     

 


2-شهادت امام علی النقی علیه السلام به قولی

در اين روز، به قولى روز وفات امام على نقى عليه السلام است بدانكه سال شهادت آن جناب باتفاق سال دويست و پنجاه و چهار است و در روز وفات اختلاف است بعضى سوم رجب گفته اند(1) وشيخ كلينى و مسعودى چهار روز بآخر جمادى الاخرة فرموده اند و سن شريف آن حضرت در آنوفت بچهل يا چهل و يكسال و كسرى رسيده بود(2) و در وقت وفات والد بزرگوارش شش سال و پنج ماه تقريبا از سن شريفش گذشته بود كه بمنصب جليل امامت رسيد و قريب بسيزده سال در مدينه توقف داشت و بعد از آن متوكل آنجناب را به سره من راى طلبيد و بيست سال در آنجا توقف داشت و توطن فرمود در خانه اى كه اكنون مدفن آن حضرتش و درك فرمود زمان سلطنت معتصم و واثق ومتوكل و منتصر و  معتز را و در ايام خلافت معتز آن حضرت را زهر دادند و شهيد نمودند(3).

در وقت شهادت آن امام غريب ، غير از امام حسن عسكرى علیه السلام نزد بالين آن جناب نبود و چون رحلت فرمود جميع امراء و اشراف حاضر شدند و امام حسن در مصيبت پدر خود گريبان چاك زد و خود متوجه غسل و كفن و دفن والد بزرگوار خود شد و آنجناب را در حجره اى كه محل عبادت آنحضرت بود، دفن كرد.
جمعى از جاهلان احمق بر آنحضرت اعتزاض كردند كه گريبان چاك زدن در مصيبت شايسته نبود، حضرت بانها فرمود كه چه ميدانيد احكام دين خدا را، حضرت موسى پيغمبر خدا بود و در ماتم برادر خود هارون گريبان چاك زد.
مسعودى در مروج الذهب گفته كه آنحضرت در روز دوشنبه چهار روز باخر جمادى الاخرة وفات كرد و گاهيكه جنازه آنحضرت را حركت ميدادند بجانب قبر ببرند، شنيدند كه كنيزكى ميگفت  ((ماذالقينا فى يوم الاثنين قديما و حديثا)) يعنى ما چه كشيديم از نحوست روز دوشنبه از قديم الايام تا اين زمان ، پس آن حضرت را در خانه خود در سامراء دفن نمودند.

فقير گويد كه صدمات و اذيتهائى كه انجناب رسيد در زمان خلفاى بنى عباس ، خصوص در زمان رجس پليد متوكل عنيد چه بخود آن حضرت ، چه بشيعيان و دوستان و علويين و اولاد فاطمه سلام الله علیها چه بقبر امام حسين و زوار آن قبر مطهر كه بازگشت تمام بآنحضرت است ، زياده از آنستكه در حوصله بيان بگنجد و من در غره شوال بمختصرى از شنايع اعمال متوكل اشارتى كردم .
شيخ اجل على بن الحسين المسعودى روايتكرده كه در باب امام على نقى (ع ) نزد متوكل سعايت كردند و گفتند كه در منزل آنجناب اسلحه بسيار و كاغذهاى زيادى است كه شيعيان او از قم براى او فرستاده اند و آنجناب عزم آن دارد كه بر تو خروج كند.

متوكل جماعتى از تركان را بخانه آنحضرت فرستاد، ايشان در شب بخانه آنحضرت ريختند و هر چه تفتيش ‍ كردند، چيزى نيافتند و ديدند آنحضرت در حجره ايست و در را بر روى زمين كه رمل و ريگ ريزه بود، نشسته و توجهش بسوى حق تعالى است و مشغول خواندن آيات قرآن است .

آنحضرت را با آنحال ماءخوذ داشتند و بنزد متوكل حمل كردند و گفتند در خانه او ريختيم و چيزى نيافتيم و ديديم آنجناب را نشسته بود رو به قبله و قرآن تلاوت مينمود و متوكل در آنحال در مجلس شرب بود، پس آن امام معصوم را در آن مجلس شوم . وارد كردند، در حاليكه متوكل جام شراب در دستش بود پس از براى آنحضرت تعظيم كرد و آنحضرت را در پهلوى خود نشانيد و جام شراب را خواست به آن حضرت بدهد.
آنجناب فرمود: والله شراب داخل گوشت و خون من نشده هرگز، مرا معفو دار، پس او را معفو داشت .
متوكل گفت : براى من شعر بخوان فرمود (( انى قليل الرواية للشعر )) من از شعر چندان روايت نشده ام گفت از اين چاره نيست پس حضرت انشاد فرمود آن اشعارى را كه مشتمل است بر بيوفائى دنيا و مرگ سلاطين و ذلت و خوارى ايشان ، بعد از مرگ و صدرش اين است :                                                                                                         

باتوا على قلل الا جبال تحرسهم                      غلب الرجال فما اغناهم القلل 

متوكل از شنيدن اشعار گريست باندازه ايكه اشگ چشمش ، ريشش را تر كرد و حاضرين نيز گريستند و بروايت ديگر متوكل جام شراب را بر زمين زد و عيشش منقص شد و آنحضرت را مكرما بخانه اش رد كرد(4).
و در اين روز، سنه 391، سراج و هاج حسين بن احمدمعروف به ابن حجاج شاعر امامى و مادح اهلبيت وفات كرد(5) و در پائين پاى حضرت امام موسى بخاك رفت ، چه آنكه وصيت كرده بود كه او را در آنجا دفن نمايند و بر لوح مزارش بنويسند (( و كلبهم باسط ذراعيه بالوصيد)) و جماعتى او را مرثيه گفته اند(6)  مانند سيد رضى و غيره و او را در درجه امر القيس شمرده اند و قصيده (( يا صاحب القبه البيضا على النجف ))(7) از انشارات او است و از براى او در باب اين قصيده ، لطيفه ايست كه گنجايش نقلش نيست و شيخ ما محدث متبحر در ((دارالسلام فيما يتعلق بالرؤ يا و المنام))  آن قضيه را با تمام قصيده نقل كرده ، جزاه الله خير الجزاء.


پاورقی :

1-شیخ مفید در المقنعة :ص484 . شیخ طوسی در المتهجد :ص819 . و شهید اول در الدروس :ج2ص15 وفات آن حضرت را در ماه رجب ذکر کرده اند .

2-کافی :ج1ص498 . وقایع الایام :ص354

3-دلائل الامامة :ص407 . بحارالانوار :ج5ص114 . وقایع الایام :ص354

4-بحارالانوار :ج5ص211.213 . وقایع الایام :ص356

5-حقائق التأویل :ص92 . وقایع الایام :ص356

6-توضیح المقاصد :ص15 . وقایع الایام :ص356

7-خاتمة المستدرک :ج3ص215 . وقایع الایام :ص356

بیست و ششم جمادی الثّانی

وفات جناب حاجى ميرزا حسين نورى

در اين شب ، سنه 1320، وفات كرد شيخنا الاجل و استادناالاكمل خاتم الفقهاء و المحدثين غواص بحار الاخبار و محيى ما اندرست من الاثار، صاحب تصانيف رائقه ، جناب حاجى ميرزا حسين نورى نورالله قده (1).
مقام را گنجايش نقل احوال اين شيخ معظم نيست ، در خاتمه مستدرك وسائل ، اشاره به احوال خود فرموده و اين احقر(شیخ عباس قمی) نيز در آخر كتاب مزار كه بدست حقير تمام شد، احوال آن جناب و مصنفاتش را ذكر كردم و در كتاب فوائد الرضويه نيز احوال آن جناب را نگاشتم و بالجمله مؤ لفانش قريب به بيست و پنج كتاب است و غالبا بطبع رسيده و در نهايت مرغوبى و اشتهار است سنين عمرش بشصت و شش رسيده بد، قبر شريفش در صحن نجف واقع است در ايوان سوم ، از ايوانهاى شرقى باب القبله ، قدس الله تربته و جمعنى و آياه فى مستقر رحمته .

پاورقی : 1- مستدرک الوسائل :ج1ص47 . وقایع الایام :ص354