چشم درد
صهیب رومی که با وجود پرهیزکاری و پارسایی زیاد طنز و مزاح میگفت تعریف میکند :
" روزی نزد رسول خدا(صلی الله علیه وآله) رفتم. حضرت در قُبه خود نشسته بودند و کنار ایشان خرمای خشک و خرمای تازه گذاشته بودند. رفتم و خدمت حضرت نشستم و درحالیکه یک چشم من خیلی درد میکرد بدون آنکه پرهیز کنم شروع کردم به خوردن خرما. مشغول خوردن خرما بودم که حضرت فرمودند :
«ای صهیب! خرما می خوری در حالیکه چشم تو درد می کند؟!»
من هم خدمت حضرت عرض کردم:« یا رسول الله با آن طرف چشمم می خورم که درد نمی کند!!»
حضرت چنان خندیدند که دندانهای عقل حضرت نمایان شد.
- توضیحات
- حکایات اسلامی
- 12 بهمن 1390
- حجة الاسلام شیخ محمد صادق مسلمی
- 5982