فضائل امیرالمومنین از زبان حضرت خضر
فضائل امیرالمومنین علیه السلام از زبان حضرت خضر بعد از شهادت آنحضرت
صفوانى در كتاب «إحَنْ و مِحَنْ» و كلينى در كتاب «كافى» روايت كردهاند كه چون أمير المؤمنين به شهادت رسيدند.
جاءَ شَيْخٌ يَبكى وَ هُوَ يَقُولُ: اليَوْمَ انْقَطَعَتْ عِلاقَة النُّبُوَّة، حَتَّى وَقَفَ بِبابِ البَيْتِ الَّذى فِيهِ أميرُالمؤمِنِينَ وَ أَخذَ بِعِضادَتِى البابِ فَقالَ: رَحِمَكَ اللهُ فَلَقَدْ كُنتَ اوَّلَ النّاسِ إسلاماً، وَ أخْلَصَهُمْ ايماناً، وَ أَشَدَّهُمْ يَقِيناً، وَ أَخْوَفَهُمْ مِنَ اللهِ، وَ أَطْوَعَهُمْ لِنَبِىِّ اللهِ، وَ أَفْضَلَهُمْ مَناقِبَ، وَ أَكْثَرَهُم سَوابِقَ، وَ أشْبَهَهُمْ بِهِ خَلْقاً وز خُلْقاً وَ سيماءً وَ فَضْلًا. و كُنتَ أَخْفَضَهُمْ صَوْتاً، وَ أعْلاهُمْ طَوْداً، وَ أَقْدَمَهُمْ كَلاماً، وَ أَصْوَبَهُمْ مَنطِقاً، وَ أَشْجَعَهُم قَلْباً، وَ أَحْسَنَهُمْ عَمَلًا، وَ أَقْوَاهُمْ يَقِيناً. حَفِظْتَ مَا ضَيَّعُوا وَ رَعَيْتَ مَا أَهْمَلُوا، وَ شَمَّرْتَ إذِ اجْتَمَعُوا، وَ عَلَوْتَ إذَ هَلَعُوا، وَ وَقَفْتَ إذ شَرَعُوا، وَ أَدْرَكْتَ أوتارَ ما ظَلَموا. كُنتَ عَلَى الكَافِرِينَ عَذَاباً وَاصِباً، وَ لِلْمُؤْمِنِينَ كَهْفاً وَ حِصْناً، كنتَ كَالجَبَلِ الرّاسِخِ لَا تُحَرِّكُهُ العَواصِفُ. كُنتَ لِلطِّفولِ كَالابِ الشَّفِيقِ وَ لِلارامِلِ كَالبَعْلِ العَطُوفِ. قَسَمْتَ بِالسَّويَّة، وَ عَدَلْتَ فِى الرَّعِيَّة، وَ أَطْفَأتَ النِّيرانَ وَ كَسَرْتَ الاصْنَامَ، وَ أَذْلَلْتَ الاوثَانَ، وَ عَبَدْتَ الرَّحْمَنَ- فى كَلَامٍ لَهُ كَثيرٍ- فَالتَقتُوا فَلَمْ يَرَوا أحَدَاً. فَسُئِلَ الحَسَنُ عليه السّلام مَن كانَ الرَّجُلُ؟ قالَ: الخِضْرُ عليه السّلام. 1
«چون أمير المؤمنين عليه السّلام رحلت كردند پيرمردى گريه كنان آمد در حالى كه مىگفت: امروز زنجيرهاى نبوّت پاره شد، تا ايستاد دَرِ اطاقى كه حضرت در آنجا مرغ روحش پرواز نموده بود و با دو دست خود دو بازوى دو طرف در را گرفت و گفت: خدا تو را رحمت كند، حقّاً كه اوّلين كسى بودى كه اسلام آوردى، و پاٌّترين آنها بودى از جهت ايمان، و يقينت از همه شديدتر بود، و خوفت از خدا نسبت به همه بيشتر، و طاعتت به پيغمبر خدا از همه افزونتر، و مناقب و فضائلت از همه عاليتر، و سوابقت از همه زيادتر، و شباهتت به رسول خدا از جهت قواى طبيعى و اخلاق معنوى و از جهت علائم روحانى در چهره ات و از جهت فضل و شرافت از همه بيشتر بود. و از جهت سر و صدا از همه آرامتر بودى، و از جهت استقامت و ثباتت از همه بالاتر و رفيع مرتبهتر بودى. كلام و سخنت از همه مقبولتر، و منطقت از همه صحيحتر، و قلبت از همه شجاعتر، و كردارت از همه نيكوتر، و يقينت از همه قويتر بود.
حفظ كردى آنچه را كه ضايع كردند، و رعايت كردى آنچه را كه مهمل گذاشتند، و دامن همّت به كمر زدى در وقتى كه آنها اجتماع كردند، و نفس خود را بلند داشتى هنگامى كه آنها حرص زدند، و توقّف كردى در وقتى كه آنها بدعت نهادند، و دادخواهى كردى نسبت به ظلمهائى كه نمودند. اى على تو نسبت به كافران عذاب سخت و مداوم بودى، و نسبت به مؤمنان پناهگاه و مَلجأ و حِصن. تو مانند كوهى عظيم و ثابت بودى كه تند بادهاى اهواء و آراء باطل و طوفانهاى سخت اميال و افكار مخالفين أبداً مختصر حركتى و تكانى در تو به وجود نياورد. نسبت به كودكان مانند پدر مهربان، و نسبت به بيوه زنان چون شوهر رئوف و عطوف. بيت المال را به طور تساوى تقسيم كردى، و در رعيّت و توده مردم به عدالت رفتار نمودى، و آتشهاى كفر و شرك و ستمگرى و بيداد و حق كشى و تجاوز و تجاسر به حقوق را خاموش كردى، و بُتهاى ظاهر و باطن را در هم شكستى و ذليل نمودى، و در مقام بندگى خداوند عزّ و جلّ قيام و اقدام كردى.
و بسيار از اين قبيل سخنان گفت و صفات عاليه آن حضرت را بيانكرد، و ناگهان ناپديد شد، مردم كه التفات كردند كسى را نديدند و از حضرت امام حسن عليه السّلام سؤال كردند؟ فرمود: آن مرد پير خضر پيغمبر عليه السّلام بود.»
علّامه مجلسى اين بيانات خضر را با مختصر اختلافى در لفظ ولى مفصّلتر در بحار آورده و از «كمال الدّين و تمام النّعمة» صدوق روايت كرده است. 2
و محدّث قمّى گويد: اين روايت به سندهاى معتبر از كلينى و صدوق و ديگران روايت شده و من در كتاب «هَديّه» در باب زيارات آن حضرت ذكر كردهام، چون كلمات خضر به منزله زيارت أمير المؤمنين است.3
و حقير گويد: الحقّ اين عبارات خضر جامع مقامات معنوى و روحى أمير المؤمنين است، و سزاوار است در كتاب مستقلّى مفصّلًا و مشروحاً شرح شود.
كتاب فضل تو را آب بحر كافى نيست كه تر كنم سرانگشت و صفحه بشمارم
امام شناسى، ج4، ص:72 الی74
[1] «مناقب» ابن شهرآشوب ج 1، ص 481.
[2] «بحار الانوار» ج 9، ص 677.
[3] «منتهى الآمال» ج 1، ص 134.
- توضیحات
- سیره و فضائل
- 17 مرداد 1391
- حجة الاسلام شیخ محمد کمالی
- 8059
دیدگاهها