ورود کاربران

تاریخ اجمالی شیعه در عصر امام زمان

تاریخ اجمالی شیعه در عصر امام زمان: حجّة بن الحسن عليه السّلام‏

ميلاد آن حضرت در روز جمعه نيمه شهر شعبان در سنه 255  بوده است. و حضرت امام حسن عليه السّلام براى حفظ و نگهدارى او نگران بودند و پيوسته او را در نزد خود نگه مى‏داشتند و به احدى اجازه ملاقات و مشاهده او را نمى‏دادند. بنابراين در ايّام پدرش وى را ديدار ننمودند مگر گروه قليلى از شيعيان.
و چگونه براى حضرت امام حسن محافظت او مهم نباشد با وجودى كه او آخرين ايشان مى‏باشد؟! و به واسطه اوست كه شيعه زنده مى‏شود وَ بِهِ يَمْلَا اللهُ الارْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا. و چگونه بر وى نگران نباشد با وجودى كه بنى عباس همگى در انتظار ولادتش نشسته بودند تا كار او را تمام كنند.

 

عليهذا غيبت صغراى وى از روز ولادت اوست، و در اين مطلب حتّى دو نفر از شيعيان با هم اختلاف ندارند. و برخى از اهل سنَّت بدين امر اشاره نموده‏اند همچون ابن صبَّاغ مالكى در كتاب خود: «الفُصُولُ الْمُهِمَّة» در فصل يازدهم در اواخر ترجمه احوال حضرت امام حسن عسكرى عليه السّلام.
وى مى‏گويد: «ابو محمد الحسن از خود فقط يك پسر به جاى گذاشت: اوست حجّت قائم منتظر براى دولت حق. و به جهت صعوبت وقت، و خوف از سلطان، و تعقيب سلطان از شيعيان، و حبسشان، و گرفتن و دستگير نمودن آنان، ميلادش را مخفى داشت و امرش را پنهان مى‏نمود.»
و چون حضرت ابو محمد الحسن عليه السّلام رحلت نمودند، معتمد عباسى جِدِّى بليغ براى دسترسى بر امام مهدى مبذول داشت تا به حدّى كه كنيزانش را حبس نمود و براى آنان نگهبان گماشت، از ترس آنكه مبادا يكى از آنان آبستن به فرزندى از امام باشد. امّا خداوند او را از ديده معتمد، و از دشمنانش پنهان داشت براى روزى كه اراده دارد زمين را از لوث جور و طغيان و شرك پاك كند، و به جاى آنها عَدْل و امن و ايمان برقرار گرداند.
حضرت امام زمان پس از شهادت پدرش امام عسكرى عليهما السّلام ما بين خود و شيعيان خود، سفراء أربعه را گماشت. و ايشان عبارت بودند از
: عثمان بن سعيد عُمَرى كه او همچنين از وكلاى جدَّش و پدرش بوده است.
و محمّد بن عثمان پسر او كه او همچنين از وكلاى پدرش بوده است.
و حسين بن روح نوبختى، و على بن محمد سَمُرى 

به اين چهار نفر فقط عنوان سفارت عطا گرديده بود، و به هر يك به ترتيب پس از موت ديگرى انتقال مى‏يافت. بنابراين به محمد بعد از پدرش، و سپس به حسين پس از محمد، و سپس به على سَمُرى پس از حسين انتقال داده شد.
پس از مرگ سَمُرى كه در سنه 329 بود سفارت منقطع گرديد. مسكن همگى آنان بغداد بود، و مواضع قبورشان نيز بغداد مى‏باشد، و امروزه معروف و مزار شيعيان است.
اين سفيران واسطه ميان شيعه و امام بودند براى بردن مسائلشان نزد امام، و گرفتن پاسخ از او با امضاء و توقيع خاص آن حضرت به سوى آنها. و اين سفراء جميعاً أساتيد تدريس در زمان خودشان بوده‏اند. علوم امام غائب را به سوى واردين و طالبين علم حمل مى‏كرده‏اند. و پس از اين سفراء باب وصول به امام و أخذ احكام و مسائل و علوم از وى رأساً و مستقيماً منقطع شد و راه أخذ احكام منحصر در باب اجتهاد گرديد.
و در اين عصر غيبت صغرى، براى امام عليه السّلام وكلاى بسيارى بوده‏اند چه در بغداد و چه غير آن، الَّا اينكه عنوان سفارت اختصاص بدين چهار نفر افراد معروف به نوَّاب داشته است.
همچنانكه جمعى دگر ادّعاى وكالت و نيابت را از امام نمودند، و از حضرت توقيع بر تكذيبشان و بر برائت و بيزارى از ايشان صادر گرديد.

در ايام غيبت صغرى، تشيّع چنان مشهور و معروف بود كه مانند نورى بر فراز كوه تلألؤ و درخشندگى داشت، بخصوص در عراق و ايران، و شهر بغداد و شهر قُم مَهْبط طُلَّاب علم بوده است و أساتذه درس و رجال تأليف نيز در اين دو مكان بوده‏اند

سير علوم و تاريخ شيعه در عصر غيبت كُبْراى امام عليه السّلام‏

غيبت صغرى با موت على بن محمد سَمُرى- رضوان الله عليه- پايان يافت در سنه 329 و پس از آن غيبت كبرى واقع شد. و از آن غيبت حضرت حجّت- عجّل الله فرجه- ظهور نموده و بيرون مى‏آيند. و فرق ميان دو غيبت آن است كه: در غيبت صغرى خواصّ از مواليان امام موفّق به مشاهده و اجتماع با وى مى‏شده‏اند، و اما در غيبت كبرى كه اينك ما در آن هستيم موفّق به زيارت و ديدارش نمى‏گردند مگر خواصّ از خواصّ‏

 وَفَّقَنَا اللهُ تَعَالَى لِمُشَاهَدَةِ تِلْكَ الطَّلْعَةِ الرَّشِيدَةِ وَ الْغُرَّةِ الْحَمِيدَةِ، وَ جَعَلَنَا مِنْ أنْصَارِهِ وَ أعْوَانِهِ فِى غَيْبَتِهِ وَ عِنْدَ ظُهُورِهِ، إنَّهُ سَمِيعٌ مُجِيب.

امام شناسى، ج‏16، ص: 222-225

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید