ز هر طرف به کمان تیر غم زمانه گرفت
دل مرا که بسی بود خون ، نشانه گرفت
چو جدخویش علی سالهابه خانه نشاند
زد دیده ام همه شب اشک دانه دانه گرفت
هنوز خانه زهرا نرفته بود ز یاد
که آتش از در و دیوار من زبانه گرفت