ورود کاربران

قلب عالم

از حسن بن ابراهيم از يونس بن يعقوب روايت مى‏كند كه: در نزد حضرت امام جعفر صادق عليه السلام جماعتى از اصحاب بودند كه از آنجمله حمران بن أعين و محمّد بن نعمان و هشام بن سالم و طيّار و جماعتى كه در ميان آنان جوانى برومند بنام هِشام بن حَكَم بود.
حضرت به هشام بن حكم فرمودند اى هشام! آيا خبر مى‏دهى به ما از آن مناظره و مكالمه‏اى كه بين تو و بين عمرو بن عبيد واقع شد؟
هشام گفت: يا بن رسول الله مقام و منزلت تو بالاتر از آنست كه من در مقابل شما لب بگشايم، و مناظره خود را باز گويم، من از شما حيا مى‏كنم و در پيشگاه شما زبان من قادر به حركت و سخن گفتن نيست.
حضرت فرمودند: زمانيكه شما را به كارى امر نموديم بايد بجا آوريد!
مناظره هشام بن حكم با عمرو بن عبيد
هشام در اين حال لب به سخن گشود و گفت داستان عَمرو بن عُبيد و جلوس او در مسجد بصره و گفتگوى او با مردم به من گوشزد شد، و بر من بسيار ناگوار آمد؛ براى ملاقات و مناظره با او حركت نموده و به بصره وارد شدم.

اختلاف اساسى بين شيعه و سنى‏


اختلاف اساسى بين شيعه و سنى‏
بين شيعه و سنى اختلاف فقط در مسئله ولايت است.
شيعه مى‏گويد امام بايد معصوم باشد و از جانب خدا منصوب گردد، سنيّان مى‏گويند عصمت از شرائط امام نيست و مردم مى‏توانند براى خود امامى را اختيار كنند و از او پيروى نمايند.
بقيه مسائلى كه مورد اختلاف بين اين دو گروه است همه تابع اين مساله بوده و از فروعات اين اصل بشمار ميرود، و روى زمينه اختلافى كه در اين اصل به ميان آمده است در آن فروعات نيز اختلافاتى قهراً پيدا شده است، بطوريكه اگر در اين اصل اختلاف از ميان برخيزد و اين دو فرقه داراى مرام و مذهبى واحد گردند، بقيه فروع نيز خود بخود به پيروى و به تبع اين اصل اختلافات خود را رها نموده و متحد خواهند شد

امام شناسى، ج‏1، ص 5