ورود کاربران

نوری از عید بزرگ غدیر خم - توقف

توقف

  پیامبر اکرم راجع به توصیه به اهل بیت و لزوم رجوع به کتاب خدا و عترت چند بار خطبه خوانده وزمینه راتا سرحد امکان برای اعلان عمومی ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) مساعد می نمود، همین که کاروان رسول خدا به غدیر خم رسید ، که نزدیک جحفه و آنجا محل انشعاب راه مدینه و راه مصر و راه شام است ، باز جبرائیل نازل شد :

یَا أیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغ مَا أُ نزِلَ إِلَیکَ مِن رَّبِّکَ وَ إِن لَم تَفعَل فَمَا بَلَّغتَ رِسَالَتَهُ وَاللهُ یَعصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللهَ لَا یَهدِی القَومَ الکَافِرِینَ (آیه67 ، مائده)

 و این نزول در غدیر خم در روز هیجدهم ذوالحجة بود به اتفاق جمیع مورخین و طبق آنچه آوردیم باید در روز یکشنبه باشد.

اینجا جبرائیل امر میکند که رسول خدا توقف کند ، و علی را به عنوان سید و سالار و امام خلق معرفی نماید ، و آنچه از ولایت در باره علی به پیامبر رسیده ، و از طرف خدا تبلیغ شده به مردم ابلاغ نماید ؛ که علی ، ولی و مولای تمام خلائق است , و اطاعت از او برای جمیع مردم واجب است .

در این حال بود که قسمت مقدم کاروان و جمعیت حجاج به جُحفه رسیده بودند ؛ و قسمتی در عقب بوده ؛ و هنوز به رسول الله نپیوسته بودند؛ پیامبر در غدیر توقف فرمود؛ و دستور داد که قسمت جلو که به جُحفه رسیده اندبرگردند ؛ و انتظار کشید که قسمت پشت سر نیز رسیدند و همه را در آن مکان متوقف ساخت . و نیز دستور داد که زیر پنج درخت بزرگی را که نزدیک بهم بودند و از جنس سَمُر بودند ؛ جاروب زدند وپاک کردند؛وامرفرمود کسی در این ناحیه ای که زیر پنج درخت است نزول نکندوننشیند. چون همه حجاج از جلو و عقب رسیدند ؛ و همگی با جماعت رسول الله در آن مکان مجتمع گشتند ؛ و زیر درخت ها پاک و پاکیزه شد ؛ و اینک موقع نماز ظهر رسیده بود ؛ پیامبر به زیر درختها تشریف آورد ؛ و امر فرمودمردم آمدند ؛ و نماز ظهر را با رسول خدا بجا آوردند . و آن روز بسیار گرم بودبه طوری که مردم که در آن صحرا حاضر شدند ؛ از شدت گرمای آفتاب تابیده بر روی زمین و بر روی ریگ های داغ شده ، مقداری از ردای خود را در زیر پاها می انداختند ؛ و  بر روی آن می نشستند؛ و مقداری از آن را برسرشان می افکندند .

و برای رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) سایبانی درست کردند؛ بدین طور که پارچه ای را بر روی یکی از آن درختان سَمُرَه افکندند تا مظلّه ای درست شد . و از جمع کردن جهازهای شتران و انباشتن به روی هم در زیر  آن سایبان منبری ترتیب دادند.

چون رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) از نماز ظهر فارغ شد؛ بر آن منبر جهازی بالا رفت و در حالیکه در وسط جمعیت قرار گرفته بود ( و امیرالمؤمنین هم یک پله پایین تر از پیامبر بر روی منبر ایستاه بودند و پیامبر دست بر شانه امیرالمؤمنین بودند ) صدای خود ر ا به خواندن خطبه بلند کرد و به طوری بلندخطبه می خواندکه صدایش را به همه جمعیت می رساند .

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید