ورود کاربران

نوری از عید بزرگ غدیر خم - آخرین ساعات

آخرین ساعات

 در آخرین ساعات روز سوم حَرثِ بنِ نُعمان فَهری به نزد رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در حالی که بر روی شتر خودسوار بود آمد، تا به أبطح رسید و از شتر خود پیاده شد  و شتر را خوابانید ، آنگاه به پیغمبر گفت : یا محمد ! تو از جانب خداوند ما را امر کردی که شهادت دهیم : جز خداوند معبودی نیست ، و اینکه تو فرستاده و پیامبر از جانب خدایی ! و ما اینها را قبول کردیم و پذیرفتیم ! و تو ما را امر کردی که در پنج نوبت نماز بخوانیم ، و ما پذیرفتیم !  و تو ما را امر نمودی که زکات اموال خود را بدهیم و ما پذیرفتیم ! و تو ما را امر کردی که یک ماه روزه بگیریم ، و ما پذیرفتیم ! و تو ما را امر کردی که حج انجام دهیم و ما پذیرفتیم !  و پس از اینها به اینها راضی و قانع نشدی تا آنکه دو بازوی پسر عمویت را گرفته و برافراشتی ، و او را بر ما سَروَری و آقایی دادی و  گفتی : مَن کُنتُ  مَولَاهُ فَعلیٌّ مَولَاهُ آیا این کاری که کردی از جانب خودت بود ، و یا از جانب خداوند عزوجل ؟!

پیغمبر فرمود: سوگند به آن که جز او خداوندی نیست ، این از جانب خدا بوده است ! حرث بن نعمان ، پشت کرد و به سوی شتر خودمی رفت و می گفت : « بار پروردگارا اگر آنچه را که محمدمی گوید ، حق است ، سنگی از آسمان بر ما ببار ، و یا آنکه عذاب دردناکی برای ما بفرست ».

حرث بن نعمان ، هنوز به شتر خودنرسیده بود که خداوند سنگی از آسمان بر او زد ، و آن سنگ بر سرش خورد ، و از دُبُرَش خارج شد ، و او را کشت ؛ و خداوندعزوجل این آیه را فرستاد :سَئَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ – لِلکَافِرینَ لَیسَ لَهُ دَافِعٌ – مِنَ اللهِ ذِی المَعَارِجِ .( سوره معارج آیات 1 تا 3 )

« درخواست کننده ای از عذ اب روز قیامت که حتما واقع شدنی است پرسش کرد ؛ آن عذابی که برای کافران است و هیچ امری جلوی آن را نمی تواند بگیرد و آن عذاب از خداوند است که مالک درجات و طبقات آسمانهاست »آری کسی که  منکر ولایت  آن  حضرت باشد  با وجود علم ،  در برابر رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) مستَحق چنین نکال و نقمتی است ، زیرا که او منکر اصالت و واقعیت تشریع و تکوین است و لایق بَوار و نابودی .

باری بدین ترتیب پس ازسه روزمراسم غدیرپایان پذیرفت وآن روزها به عنوان«أیامُ الولایة » در ذهنها نقش بست . خبر واقعه غدیر در شهر ها منتشر شد و به سرعت شایع گردید و به گوش همگان رسید و بدون شک توسط مسافران و ساربانان و بازرگانان تا أقصی نقاط عالم آن روز یعنی ایران و روم و چین پخش شد و غیر مسلمانان هم از آن با اطلاع شدند .

لذا افراد مُنصف و عاشقِ هدایت، به دنبال آگاهیِ اکمل، از آنچه اتفاق افتاده بود حرکت کرده و پرسش مینمودند؛ امّا دستهای شیطانی و مرموز دشمنان اسلام با تمام قدرت برای مقابله با این حقیقت، کمربسته بودند و نمی خواستند امّتهای دیگر از حقیقت جریان آگاه شوند.

از جمله کعب الأحبار یهودی که برخی او را اوّلین «صهیونی» می دانند با خدعه و نیرنگ در زمان خلیفه دوم خود را مسلمان معرفی کرد و به اسلام تظاهر نمود و از هیچ تلاشی برای نابودی اساس اسلام دریغ نکرد.

یکی از جنایات او در تاریخ وسوسه برای جابجائی غدیر به عرفه بوده است.او به خلیفه دوم گوشزد کرد که اگر امّتهای غیرامّت اسلام از حقیقت غدیر آگاه شوند آن را عید میگیرند و بر آن اتفاق و اجتماع پیدا میکنند.

- در کتاب الدرالمنثور ج 2 ص 258  وارد است که: أخرج ابن جرير عن قبيضة بن أبى ذؤيب قال قال كعب لو ان غير هذه الامّة نزلت عليهم هذه الآية لنظروا اليوم الذي أنزلت فيه عليهم فاتخذوه عيدا يجتمعون فيه فقال عمر و أى آية يا كعب فقال الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ فقال عمر لقد علمت اليوم الذي أنزلت و المكان الذي نزلت فيه نزلت في يوم جمعة و يوم عرفة و كلاهما بحمد الله لنا عيد-.

 این صحبتها از جمله مسائلی بود که باعث شد خلیفه دوم آیه الیوم أکملت لکم دینکم ، که بدون هیچ شکی راجع به روز عید غدیر و واقعه نصب علنی مولانا امیر المؤمنین علی (علیه السلام) به عنوان خلیفه بلافصل و امام واجب الإطاعۀ،است را به روز عرفه تحریف و معرفی کند و مردم را به انحرافی دیگر بکشاند.

ابن راهويه و عبد بن حميد، از أبو العالية با اين لفظ روايت كرده‏اند كه: در نزد عمر بودند و سخن از اين آيه(آیه إکمال ) به ميان آمد؛ مردى از اهل كتاب گفت: اگر ما مى‏دانستيم در چه روزى اين آيه نازل شده است آنرا عيد مى‏گرفتيم. عمر گفت: الْحَمد للهِ الَّذى جَعَلَهُ لَنَا عِيداً وَ الْيوْمَ الثّانى، نَزَلَتْ يومَ عَرَفَة وَ يَوْمُ الثَّانِى النَّحْرُ فَأكمَلَ لَنَا الْأمرَ فَعَلِمْنَا أنَّ الْأمْرَ بَعْدَ ذَلِك فِى انتقَاص.

 «حمد خداوند راست كه آنرا براى ما عيد گردانيد؛ و روز دوّم را. اين آيه در روز عرفه نازل شد و روز دوّمش روز عيد قربان بود. خداوند امر را براى ما كامل كرد، و ما دانستيم كه از اين به بعد اين امر رو به نقصان است».

باری این توطئه بدنبال توطئه ها و خیانت های قبلی منافقین و با خدعه و نیرنگ کعب الأحبار یهودی صورت گرفت و افرادی را به گمراهی کشانید.

من نمی دانم مگر خلیفه دوم این آیه را نخوانده است که : يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى‏ أَوْلِياءَ  بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ

 چرا که اولاً خداى سبحان در اين آيات مؤمنين را از اينكه يهود و نصارا را اولياى خود بگيرند، بر حذر داشته وثانیاً با شديدترين لحن تهديدشان مى‏كند که در صورت عدم اطاعت از امر خدا شما هم از همانها خواهید بود و إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ، فتدبّر.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید