اباعبدالله الحسین علیه السلام :
قَالَ : أُنْشُدُكُمُ اللَّهَ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) نَصَبَهُ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍ‏ فَنَادَى لَهُ بِالْوَلَايَةِ وَ قَالَ لِيُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ قَالُوا : اللَّهُمَّ نَعَم‏
--------------------------------
من با سوگند به خدا از شما می پرسم : آیا می دانید که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم او (امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب پدرم) را در روز غدیر خمّ نصب نمود و ندای ولایت او را در داد و گفت : واجب است که حضّار ، این مطالب را برای غائبین بازگو کنند؟ گفتند : بار پروردگارا ! آری !

ورود کاربران

وحدت چیست؟

بسم الله الرحمن الرحیم

     یکی از شبهاتی که در باب غدیر مطرح می کنند این است که بیان این گونه مسائل بعد از گذشت حدود 1400 سال جز ایجاد تفرقه بین مسلمین چیزی در بر ندارد . که البته در طول سالهای دراز اهل سنت در مقام هستند تا مسئله غدیر را با شبهات مختلفی زیر سؤال ببرند و تا الان نتوانسته اند غدیر را خدشه دار کنند زیرا در کتب معتبر خود مثل صحاح و مسانید در رابطه با واقعه غدیر و ولایت و خلافت بلافصل امیر المؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام روایاتی را بیان کرده اند . اما در هر زمانی به هر نحوی اشکلاتی برای مطرح نشدن واقعه غدیر خم  ایراد کرده اند . در زمان فعلی که ما در آن به سر می بریم مهم ترین اشکالی که می توان در موردش بحث کرد مسئله  وحدت و ایجاد نکردن تفرقه است که می گویند بیان مسائل غدیر جز تشتت بین مسلمین چیزی به همراه نمی آورد. در این رابطه  جوابهایی از طرف شیعیان و علمای مذهب حقه (شیعه اثنی عشری) داده شده است که به بیان برخی از آنها اشاره می کنیم .

   قبل از بیان هر چیز باید برای ما روشن بشود که وحدت به چه معناست ؟

در کتاب غدیر شناسی نوشته علی اصغر رضوانی در صفحه 9 در بیان حقیقت وحدت مینویسد :

دو اصطلاح و عنوان مهم است که باید در کنار هم مورد توجه خاص قرار گیرد و هیچکدام را نباید فدای دیگری کرد ، یکی حفظ وحدت و یکپارچگی امت اسلامی و دیگری حفظ اصل اسلام . شک نیست که همه مسلمانان وظیفه دارند این دین حنیف را حفظ کرده و در گسترش آن بکوشند و از این رو همگان در این راه مسئولیت سنگینی دارند . همچنین از آنجا که مسلمانان دشمنان مشترکی دارند که در صددند اصل اسلام و مسلمانان را نابود کنند باید متحد شده و در حفظ کیان اسلام و مسلمانان بکوشند . ولی این بدان معنا نیست که از وظیفه دیگر شانه خالی کرده و از بیان حقایق مسلم اسلامی سرباز زنند . هرگز نباید مسئله وحدت یا اتحاد را اصل و هدف قرار داده و حقایق شریعت را فرع و فدای آن نماییم . بلکه بر عکس اگر اسلام بر وحدت یا اتحاد بین مسلمانان تاکید دارد ، برای صیانت و نگه داری از دین است ، حال چگونه ممکن است مسئله وحدت برای کسی بسیار مهم جلوه کند به طوری که دست از برخی مسلمات دین و مذهب بردارد و یا آنکه در صدد توجیهات بی مرد آنها بر آید . ...........!

                                                                                           غدیر شناسی / صفحه 9 و 10

   باز در همان کتاب در صفحه 11 میفرمایند : پس حقیقت مفهوم وحدت و به عبارت صحیح تر اتحاد آن است که با حفظ عقاید قطعی و مسلم خود در مقابل دشمن مشترک موضع واحدی داشته و از او غافل نباشیم و این بدان معنا نیست که از بحث و گفتگوی علمی محض و خالی از تعصبات پرهیز کنیم ، زیرا همه امور در حقیقت برای حفظ شریعت اسلامی است .

                                                                                           غدیر شناسی / صفحه 11    

 

ادامه بحث را ان شاء الله تا چند روز دیگر قرار میدهم .

شعرای غدیر درقرن اول هجری

شعرای غدیر درقرن اول هجری

1-امیرالمومنین علی صلوات الله علیه

2-حسان بن ثابت انصاری

3-قیس ین سعد بن عباده انصاری

4-عمروین عاص بن وائل

5-محمد بن عبدالله حمیری

     کتاب را به نام مولایمان امیرالمومنین علی علیه السلام ، خلیفۀ پیامبر برگزیدۀ خدا صلی الله علیه وآله ،آغاز کرده و به آن تبرک می جوییم ؛ زیرا ایشان از لفظ «مولی » در کلام پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله : «من کنت مولاه فعلی مولاه » چنین فهمیده است که مولا یعنی کسی که امامت مطلقه دارد و اطاعت از او همانند اطاعت از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله واجب است .

آن حضرت این مطلب را در ضمن اشعاری چنین بیان فرمودند:

1- محـمد النبـیّ أخـی و صنوی                     و حمـــزة سیّـد الشهداء عمیّ

2- وجعفرٌ الذی یضحی ویسمی                     یطیــــر مع الملائکة ابن اُمی

3- وبنتُ محمد سَکَنی و عِرسِی                    منوطٌ لحــــمها بدمی ولحـمی

4- وسبـــطا أحـمدٍ ولـدای منـها                     فأیّکـــــم له ســهم کسهـــمی

5- سبقتُـکم إلــی الإسلام طُـرّا                     علی ماکان من فهمی وعلمی

6- فأوجبَ لی ولایتـه علیـکم                     رسولُ الـله یومَ غدیر خـــم

7- فویـلٌ ثــمّ ویــلٌ ثــمّ ویـلّ                     لمن یلتقی الإـه غداً بظلمی

1-محمد پیغمبر ، برادر بسیارمهربان ، وهمتای من است ، و حمزه –سرور شهیدان – عموی من است .

2-وجعفر همان که روز وشب با ملائکه در پرواز است ، پسرِمادر من است .

3- دختر محمد مایۀ آرامش من و همسر من است که گوشت او با خون من درآمیخته است .

4- و دو نوۀ احمد صلی الـله علیه وآله وپسران من از او( و فاطمه ) هستند .پس برای کدامیک از شما نصیبی مانند من وجود دارد ؟

5- در اسلام آوردن بر همۀ شما سبقت گرفتم علاوه بر فهم و دانشی که دارم .

6- پس پیامیر خدا در روز غدیر خم ولایت خویش بر شما را برای من قرار دارد و ان را برشما واجب نمود .

7- پس صدها بار وای بر کسی در روز قیامت خدا را در حالی ملاقات کند که بر من ظلم کرده باشد

     امیرالمومنین علیه السلام این ابیات رادرپاسخ به نامه معاویه نگاشته است .

نامه معاویه چنین بود:"من صاحب فضائلی هستم ! پدرم در دوران جاهلیت سرور عرب بود و خود من هم در اسلام به پادشاهی رسیدم ، من خویشاوند رسول خدا و دائی مومنان و نگارنده وحی الهی هستم ".

امام علیه السلام پس از خواندن این نامه فرمودند:"أبالفضائل یبغی علیّ ابن آکلة الأکباد؟!"[آیا پسرهند جگرخواربا این فضائل بر من ستم می کند ؟!"].

آنگاه به جوانی که نزد حضرت بود ، فرمود :"ای جوان بنویس : محمد النبیّ أخی و صنوی ..."و ابیات فوق راسرودند ، ونامه وی را پاسخ گفتند .

هنگامی که معاویه این نامه ران خواند به اطرافیانش دستور داد که آن را مخفی کنند تا کسی از اهل شام آن را نخواند؛ زیرا با خواندن آن به سوی فرزند ابوطالب علیه السلام متمایل خواهند گشت .

علما ی شیعه وسنی صدور این روایت را حتمی دانسته و بر آن اتفاق نظر دارند ، اما هر یک مقداری از آن را که به موضوع بحثشان مربوط بوده است ، مورد تحقیق و بررسی قرار داده اند . بدون اینکه کوچکترین تردیدی نسبت به صدو ر آن از حضرت ،ابراز کنند، بلکه به زودی بیان خواهیم کرد که این روایت از روایات مشهور است و راویان اهل دقت نظر و حفاظ مورد اطمینان و ثققه آن را نقل کرده اند .

جمعی از بزرگان اهل سنت از بیهقی نقل کرده اند که حفظ این اشعار برهمه موالیان علی علیه السلام واجب است ، تا دنیای اسلام مفاخر آن حضرت رابدانند .

برخی از علمای شیعه که این اشعار را نقل کرده اند عبارتند از:

1- معلم امت اسلامی ،شیخ مفید ، متوفای (413ه ق)

2- شیخ ما کراجکی ، متوفی (449ه ق)

3- ابوعلی فتّال نیشابوری .

4- ابومنصور طبرسی ، که از اساتید روایی این شهر آشوب است .

5- این شهر آشوب ، متوفای (588ه ق).

6- علامه مجلسی ، متوفای (1111) .

وبعضی از علمای بزرگ اهل سنت که این قصیده را نقل کرده اند عبادتند از :

1- حافظ بیهقی  (متوفای 458). او درباره این شعر گفته است . حفظ این شعر بر همه موالیان علی علیه السلا م واجب است ، تا دنیای اسلام مفاخر او را بداند.

2- ابوحجاج ،یوسف بن محمد بلوی مالکی ، مشهور به ابن شیخ ، متوفای (حدود 605). درکتاب "ألف باء" خود چنین می گوید : اما علی رضی الله عنه جایگاهی بلند و شرافتی بس رفیع دارد، او نخستین کسی است که اسلام آورد ، و همسر فاطمه علیها السلام دختر پیامبر اکرم است .هنگامی که یکی از دشمنان آن حضرت که به نهایت او نرسیده بود (و شخصیت ومقام او را نمی شناخت ) ، بر حضرت فخر فروخت ، ایشان نیز ابیاتی را در بیان مفاخر وفضایل خویش سرودند .      ابن شیخ پس از ان مطلب ، ابیات یاد شده را ذکر می کند و می گوید : مراد علی علیه السلام از وجوب ولایت همان سخن پیامبر است که فرموده :" من کنت مولاه فعلیّ مولاه اللهم وال من والاه ، وعاد من عاداه ".

3- حافظ ابوحسین زید بن حسن تاج الدین کندی حنفی ،متوفای (613) .

4- یاقوت حموی ،متوفای (654) .

5- ابن ابی الحدید ،متوفای (656).

6- ابن حجر ،متوفای (974) .

7- متقی هندی ، متوفای (975) .*

* گزیده ای جامع از الغدیر علامه شیخ عبدالحسین امینی تلخیص وترجمه محمد حسن شفیعی شاهرودی موسسه میراث نبوت ،چاپ دوم ، رمضان المبارک 1428ه ق ، ناشر قلم مکنون /قم 

نمايش ابليس در روز غدير خم‏

نمايش ابليس در روز غدير خم‏

   جابرمی گویید امام باقر (علیه السلام) فرمود: چون رسول خدا (صلی الـله علیه وآله وسلم) در روز غدير دست على (علیه السلام ) را گرفت ابليس در ميان لشكر خود چنان فرياد و شيونى كشيد كه در بيابان و دريا كسى از آنان نماند جز اينكه گرد آمد و گفتند اى آقا و مولا چه بر سر شما آمده ما هرگز شيونى از تو هراسناكتر از اين شيون نشنيديم.

 در پاسخ آنان گفت اين پيغمبر كارى كرد كه اگر براى آنان درست درآيد و اجراء شود هرگز خدا نافرمانى نشود. گفتند اى آقا تو آدم را (در بهشت) فريب دادى.

     و چون منافقان گفتند كه آن حضرت از روى دل‏خواه و هواى نفس سخن ميگويد و يكى بديگرى گفت :آيا نمی بينى كه دو چشم آن حضرت در سرش مي چرخد و گويا ديوانه شده و مقصودشان رسول خدا (صلی الـله علیه وآله وسلم ) بود، ابليس فرياد شادى برآورد و دوستانش جمع شدند و گفت آيا نمی دانید كه من پيش از اين براى آدم در مقام برآمدم؟ گفتند چرا گفت آدم عهد شكست و بخدا كافر نشد و اينان عهد شكستند و برسول خدا (صلی الـله علیه وآله وسلم) كافر شدند.

     و چون رسول خدا (صلی الـله علیه وآله وسلم) وفات كرد و آن مردم جز على را بامامت برپا داشتند شيطان تاج شاهى بر سر نهاد و منبرى بر پا داشت و بر پشتى تكيه زد و نشست و همه يارانش را از سواره و پياده فراهم نمود و بآن‏ها گفت شادى كنيد كه ديگر خدا فرمانبردارى نشود تا امام ظهور كند. و امام باقر (علیه السلام) اين آيه را خواند (وَ لَقَدْ صَدَّقَ‏ عَلَيْهِمْ‏ إِبْلِيسُ‏ ظَنَّهُ‏ فَاتَّبَعُوهُ‏ إِلَّا فَرِيقاً مِنَ‏ الْمُؤْمِنِين‏- سبا ۲۰) و هر آينه ابليس پندار خود را در آنها پاى بر جا و اجراء كرد و از او پيروى كردند جز دسته‏اى از مؤمنان-

    امام باقر (علیه السلام) فرمود: تاويل اين آيه همان‏موقع بود كه رسول خدا (صلی الـله علیه وآله وسلم) وفات كرد و گمان و پندار ابليس همان گاه بود كه به رسول خدا (صلی الـله علیه وآله وسلم) گفتند راستى كه به دل‏خواه سخن مى‏گويد و ابليس در باره آنها گمانى برد و گمان خود را بر جاى خود نشاند و درست درآورد.

الروضة من الكافي يا گلستان آل محمد / ترجمه كمره‏اى ج‏2 282

غديريه آية الله العظمى شيخ محمد حسين غروى‏

غديريه آيه الله العظمى شيخ محمد حسين غروى‏

غديريه آية الله العظمى شيخ محمد حسين غروى‏

باده  بـده  سـاقـيا ولــــــــى  زخم   غدير                       چـنــگ بـزن مطربا   ولــــى  به ياد امير
تو نيز اى چرخ پيـر بيـــــــــا ز بـالا بـه زيـر                        داد  مسرت  بده  ساغر  عشرت  بگير
بلبـل طبعـم چنـان قافيــــه پرداز شــــــد                        كه زهره درآسمان به نغمه دمسازشد
محيـط كـون و مكـان دائـــره ساز شـــــد                        ســرور   روحــانيان   هو   العلى الكبير
نسيم رحمت وزيد، دهــــــر كهن شـــــد                        جوان نهال حكمت دميد پر زگل ارغوان‏

غدیریه

دلم مست شراب الغدیر است

سراپایم کتاب الغدیر است

الا ساقی سر و جانم فدایت

تمام هست خود ریزم به پایت

نجات از بند و دام هستیم ده

ز مینای ولایت مستیم ده

چنان برگیر با یک جرعه هوشم

که چون خم در غدیر خم بجوشم

دل از کف داده ما اُنزلم کن

زاکملت لکم دین کاملم کن

بده جامم که عیدی دل پذیر است

نه نوروز است این عید غدیر است

وجودم مست از جام تولاست

دلم دریایی از نور تجلاست

بیا تا مدح مولا را بگوییم

به صحرای غدیر خم بپوییم

خطبه امام مجتبى عليه السّلام در حضور معاويه و اشاره به غدير

خطبه امام حسن مجتبى عليه السّلام در حضور معاويه و اشاره به غدير

و نيز شيخ در «امالى» از ابى عمير زاذان، در خطبه‏اى كه حضرت امام حسن عليه السلام در ميان مردم در حضور معاوية ايراد كردند بيان مى‏كند كه حضرت در آن خطبه، فضل و شرف پدرشان، و سوابق او را در اسلام، و آنچه را كه از تصريحات و نصوص رسول اكرم صلى الله عليه و آله درباره او ذكر كرده‏اند همه را بيان مى‏كنند تا اينكه در اين خطبه مى‏فرمايد: ف قد تركت بنو اسرائيل هارون و هم يعلمون انه خليفة موسى فيهم و اتبعوا السامرى، و قد تركت هذه الامة ابى و بايعوا غيره و قد سمعوا رسول الله صلى الله عليه و آله يقول له: انت منى بمنزلة هارون من موسى الا النبوة. و قد راوا رسول الله صلى الله عليه و آله نصب ابى يوم غدير خم و امرهم ان يبلغ الشاهد منهم الغائب.[1]

 «بنى اسرائيل نيز هارون را ترك كردند با آنكه مى‏دانستند او جانشين حضرت موسى است در ميان آنها، و از سامرى پيروى كردند. و اين امت پدر مرا ترك كردند و با غير او بيعت كردند در حاليكه از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيده بودند كه به او مى‏فرمود: منزله تو نسبت به من منزله هارون است نسبت به موسى به استثناء نبوت. و آنها رسول خدا صلى الله عليه و آله را ديده بودند كه در روز غدير خم پدرم را به ولايت نصب نمود و مردم را امر كرد كه حاضران از ايشان به غائبان برسانند».

و نيز در «امالى» همين مضمون از خطبه حضرت امام حسن را با الفاظى ديگر و با سندى ديگر از عبد الرحمن بن كثير، از جعفر بن محمد، از پدرش، از جدش: على بن الحسين عليه السلام روايت مى‏كند.[2]

 امام شناسى، ج‏7، ص: 200



[1] «غاية المرام» ص 96، حديث سى و پنجم. و «أمالى شيخ» ج 2، ص 172 و ص 173.

[2] «غاية المرام» ص 96، حديث سى و ششم.

استدلالی پیرامون غدیر و دیگر سنت ها

1- عيد مصدر است به معناي عود کردن و برگشتن . (کتاب المنجد)خوب حالا و قتي مي گويم عيد قربان : يعني برگشتن به واقعه حضرت ابراهيم و اسماعيل عليهما السلام . ووقتي مي گوييم عيد غدير : يعني برگشتن به واقعه 18 ذي الحجه و امامت حضرت علي عليه السلام . به همين جهت به يمن مبارک بودن اين روزها جشن گرفته و شادي مي کنيم . حالا مي گوييم عيد نوروز : يعني بر گشتن به تاريخي که اين واقعه شکل گرفته . يعني برگشتن به بت پرستي اصحاب رس و قتل پيامبر خدا ( الميزان جلد 15 ص312) آيا به يمن کشته شدن پيامبر خدا به دست اهالي نوروز و بت پرستان بايد جشن گرفت ؟؟؟

 2-پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله وسلم فرمودند : يوم الغدير افضل اعياد امتي . روز غدير بزرگترين عيد امت من است . (مراجعه به خطابه غدير که به کرّات مشاهده مي شود .) 

بناء اسلام بر سال و ماه قمری و رسمی دانستن غدیر به عنوان عید

زیر مجموعه ها

وحدت چیست؟

بسم الله الرحمن الرحیم

     یکی از شبهاتی که در باب غدیر مطرح می کنند این است که بیان این گونه مسائل بعد از گذشت حدود 1400 سال جز ایجاد تفرقه بین مسلمین چیزی در بر ندارد . که البته در طول سالهای دراز اهل سنت در مقام هستند تا مسئله غدیر را با شبهات مختلفی زیر سؤال ببرند و تا الان نتوانسته اند غدیر را خدشه دار کنند زیرا در کتب معتبر خود مثل صحاح و مسانید در رابطه با واقعه غدیر و ولایت و خلافت بلافصل امیر المؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام روایاتی را بیان کرده اند . اما در هر زمانی به هر نحوی اشکلاتی برای مطرح نشدن واقعه غدیر خم  ایراد کرده اند . در زمان فعلی که ما در آن به سر می بریم مهم ترین اشکالی که می توان در موردش بحث کرد مسئله  وحدت و ایجاد نکردن تفرقه است که می گویند بیان مسائل غدیر جز تشتت بین مسلمین چیزی به همراه نمی آورد. در این رابطه  جوابهایی از طرف شیعیان و علمای مذهب حقه (شیعه اثنی عشری) داده شده است که به بیان برخی از آنها اشاره می کنیم .

   قبل از بیان هر چیز باید برای ما روشن بشود که وحدت به چه معناست ؟

در کتاب غدیر شناسی نوشته علی اصغر رضوانی در صفحه 9 در بیان حقیقت وحدت مینویسد :

دو اصطلاح و عنوان مهم است که باید در کنار هم مورد توجه خاص قرار گیرد و هیچکدام را نباید فدای دیگری کرد ، یکی حفظ وحدت و یکپارچگی امت اسلامی و دیگری حفظ اصل اسلام . شک نیست که همه مسلمانان وظیفه دارند این دین حنیف را حفظ کرده و در گسترش آن بکوشند و از این رو همگان در این راه مسئولیت سنگینی دارند . همچنین از آنجا که مسلمانان دشمنان مشترکی دارند که در صددند اصل اسلام و مسلمانان را نابود کنند باید متحد شده و در حفظ کیان اسلام و مسلمانان بکوشند . ولی این بدان معنا نیست که از وظیفه دیگر شانه خالی کرده و از بیان حقایق مسلم اسلامی سرباز زنند . هرگز نباید مسئله وحدت یا اتحاد را اصل و هدف قرار داده و حقایق شریعت را فرع و فدای آن نماییم . بلکه بر عکس اگر اسلام بر وحدت یا اتحاد بین مسلمانان تاکید دارد ، برای صیانت و نگه داری از دین است ، حال چگونه ممکن است مسئله وحدت برای کسی بسیار مهم جلوه کند به طوری که دست از برخی مسلمات دین و مذهب بردارد و یا آنکه در صدد توجیهات بی مرد آنها بر آید . ...........!

                                                                                           غدیر شناسی / صفحه 9 و 10

   باز در همان کتاب در صفحه 11 میفرمایند : پس حقیقت مفهوم وحدت و به عبارت صحیح تر اتحاد آن است که با حفظ عقاید قطعی و مسلم خود در مقابل دشمن مشترک موضع واحدی داشته و از او غافل نباشیم و این بدان معنا نیست که از بحث و گفتگوی علمی محض و خالی از تعصبات پرهیز کنیم ، زیرا همه امور در حقیقت برای حفظ شریعت اسلامی است .

                                                                                           غدیر شناسی / صفحه 11    

 

ادامه بحث را ان شاء الله تا چند روز دیگر قرار میدهم .

شعرای غدیر درقرن اول هجری

شعرای غدیر درقرن اول هجری

1-امیرالمومنین علی صلوات الله علیه

2-حسان بن ثابت انصاری

3-قیس ین سعد بن عباده انصاری

4-عمروین عاص بن وائل

5-محمد بن عبدالله حمیری

     کتاب را به نام مولایمان امیرالمومنین علی علیه السلام ، خلیفۀ پیامبر برگزیدۀ خدا صلی الله علیه وآله ،آغاز کرده و به آن تبرک می جوییم ؛ زیرا ایشان از لفظ «مولی » در کلام پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله : «من کنت مولاه فعلی مولاه » چنین فهمیده است که مولا یعنی کسی که امامت مطلقه دارد و اطاعت از او همانند اطاعت از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله واجب است .

آن حضرت این مطلب را در ضمن اشعاری چنین بیان فرمودند:

1- محـمد النبـیّ أخـی و صنوی                     و حمـــزة سیّـد الشهداء عمیّ

2- وجعفرٌ الذی یضحی ویسمی                     یطیــــر مع الملائکة ابن اُمی

3- وبنتُ محمد سَکَنی و عِرسِی                    منوطٌ لحــــمها بدمی ولحـمی

4- وسبـــطا أحـمدٍ ولـدای منـها                     فأیّکـــــم له ســهم کسهـــمی

5- سبقتُـکم إلــی الإسلام طُـرّا                     علی ماکان من فهمی وعلمی

6- فأوجبَ لی ولایتـه علیـکم                     رسولُ الـله یومَ غدیر خـــم

7- فویـلٌ ثــمّ ویــلٌ ثــمّ ویـلّ                     لمن یلتقی الإـه غداً بظلمی

1-محمد پیغمبر ، برادر بسیارمهربان ، وهمتای من است ، و حمزه –سرور شهیدان – عموی من است .

2-وجعفر همان که روز وشب با ملائکه در پرواز است ، پسرِمادر من است .

3- دختر محمد مایۀ آرامش من و همسر من است که گوشت او با خون من درآمیخته است .

4- و دو نوۀ احمد صلی الـله علیه وآله وپسران من از او( و فاطمه ) هستند .پس برای کدامیک از شما نصیبی مانند من وجود دارد ؟

5- در اسلام آوردن بر همۀ شما سبقت گرفتم علاوه بر فهم و دانشی که دارم .

6- پس پیامیر خدا در روز غدیر خم ولایت خویش بر شما را برای من قرار دارد و ان را برشما واجب نمود .

7- پس صدها بار وای بر کسی در روز قیامت خدا را در حالی ملاقات کند که بر من ظلم کرده باشد

     امیرالمومنین علیه السلام این ابیات رادرپاسخ به نامه معاویه نگاشته است .

نامه معاویه چنین بود:"من صاحب فضائلی هستم ! پدرم در دوران جاهلیت سرور عرب بود و خود من هم در اسلام به پادشاهی رسیدم ، من خویشاوند رسول خدا و دائی مومنان و نگارنده وحی الهی هستم ".

امام علیه السلام پس از خواندن این نامه فرمودند:"أبالفضائل یبغی علیّ ابن آکلة الأکباد؟!"[آیا پسرهند جگرخواربا این فضائل بر من ستم می کند ؟!"].

آنگاه به جوانی که نزد حضرت بود ، فرمود :"ای جوان بنویس : محمد النبیّ أخی و صنوی ..."و ابیات فوق راسرودند ، ونامه وی را پاسخ گفتند .

هنگامی که معاویه این نامه ران خواند به اطرافیانش دستور داد که آن را مخفی کنند تا کسی از اهل شام آن را نخواند؛ زیرا با خواندن آن به سوی فرزند ابوطالب علیه السلام متمایل خواهند گشت .

علما ی شیعه وسنی صدور این روایت را حتمی دانسته و بر آن اتفاق نظر دارند ، اما هر یک مقداری از آن را که به موضوع بحثشان مربوط بوده است ، مورد تحقیق و بررسی قرار داده اند . بدون اینکه کوچکترین تردیدی نسبت به صدو ر آن از حضرت ،ابراز کنند، بلکه به زودی بیان خواهیم کرد که این روایت از روایات مشهور است و راویان اهل دقت نظر و حفاظ مورد اطمینان و ثققه آن را نقل کرده اند .

جمعی از بزرگان اهل سنت از بیهقی نقل کرده اند که حفظ این اشعار برهمه موالیان علی علیه السلام واجب است ، تا دنیای اسلام مفاخر آن حضرت رابدانند .

برخی از علمای شیعه که این اشعار را نقل کرده اند عبارتند از:

1- معلم امت اسلامی ،شیخ مفید ، متوفای (413ه ق)

2- شیخ ما کراجکی ، متوفی (449ه ق)

3- ابوعلی فتّال نیشابوری .

4- ابومنصور طبرسی ، که از اساتید روایی این شهر آشوب است .

5- این شهر آشوب ، متوفای (588ه ق).

6- علامه مجلسی ، متوفای (1111) .

وبعضی از علمای بزرگ اهل سنت که این قصیده را نقل کرده اند عبادتند از :

1- حافظ بیهقی  (متوفای 458). او درباره این شعر گفته است . حفظ این شعر بر همه موالیان علی علیه السلا م واجب است ، تا دنیای اسلام مفاخر او را بداند.

2- ابوحجاج ،یوسف بن محمد بلوی مالکی ، مشهور به ابن شیخ ، متوفای (حدود 605). درکتاب "ألف باء" خود چنین می گوید : اما علی رضی الله عنه جایگاهی بلند و شرافتی بس رفیع دارد، او نخستین کسی است که اسلام آورد ، و همسر فاطمه علیها السلام دختر پیامبر اکرم است .هنگامی که یکی از دشمنان آن حضرت که به نهایت او نرسیده بود (و شخصیت ومقام او را نمی شناخت ) ، بر حضرت فخر فروخت ، ایشان نیز ابیاتی را در بیان مفاخر وفضایل خویش سرودند .      ابن شیخ پس از ان مطلب ، ابیات یاد شده را ذکر می کند و می گوید : مراد علی علیه السلام از وجوب ولایت همان سخن پیامبر است که فرموده :" من کنت مولاه فعلیّ مولاه اللهم وال من والاه ، وعاد من عاداه ".

3- حافظ ابوحسین زید بن حسن تاج الدین کندی حنفی ،متوفای (613) .

4- یاقوت حموی ،متوفای (654) .

5- ابن ابی الحدید ،متوفای (656).

6- ابن حجر ،متوفای (974) .

7- متقی هندی ، متوفای (975) .*

* گزیده ای جامع از الغدیر علامه شیخ عبدالحسین امینی تلخیص وترجمه محمد حسن شفیعی شاهرودی موسسه میراث نبوت ،چاپ دوم ، رمضان المبارک 1428ه ق ، ناشر قلم مکنون /قم 

نمايش ابليس در روز غدير خم‏

نمايش ابليس در روز غدير خم‏

   جابرمی گویید امام باقر (علیه السلام) فرمود: چون رسول خدا (صلی الـله علیه وآله وسلم) در روز غدير دست على (علیه السلام ) را گرفت ابليس در ميان لشكر خود چنان فرياد و شيونى كشيد كه در بيابان و دريا كسى از آنان نماند جز اينكه گرد آمد و گفتند اى آقا و مولا چه بر سر شما آمده ما هرگز شيونى از تو هراسناكتر از اين شيون نشنيديم.

 در پاسخ آنان گفت اين پيغمبر كارى كرد كه اگر براى آنان درست درآيد و اجراء شود هرگز خدا نافرمانى نشود. گفتند اى آقا تو آدم را (در بهشت) فريب دادى.

     و چون منافقان گفتند كه آن حضرت از روى دل‏خواه و هواى نفس سخن ميگويد و يكى بديگرى گفت :آيا نمی بينى كه دو چشم آن حضرت در سرش مي چرخد و گويا ديوانه شده و مقصودشان رسول خدا (صلی الـله علیه وآله وسلم ) بود، ابليس فرياد شادى برآورد و دوستانش جمع شدند و گفت آيا نمی دانید كه من پيش از اين براى آدم در مقام برآمدم؟ گفتند چرا گفت آدم عهد شكست و بخدا كافر نشد و اينان عهد شكستند و برسول خدا (صلی الـله علیه وآله وسلم) كافر شدند.

     و چون رسول خدا (صلی الـله علیه وآله وسلم) وفات كرد و آن مردم جز على را بامامت برپا داشتند شيطان تاج شاهى بر سر نهاد و منبرى بر پا داشت و بر پشتى تكيه زد و نشست و همه يارانش را از سواره و پياده فراهم نمود و بآن‏ها گفت شادى كنيد كه ديگر خدا فرمانبردارى نشود تا امام ظهور كند. و امام باقر (علیه السلام) اين آيه را خواند (وَ لَقَدْ صَدَّقَ‏ عَلَيْهِمْ‏ إِبْلِيسُ‏ ظَنَّهُ‏ فَاتَّبَعُوهُ‏ إِلَّا فَرِيقاً مِنَ‏ الْمُؤْمِنِين‏- سبا ۲۰) و هر آينه ابليس پندار خود را در آنها پاى بر جا و اجراء كرد و از او پيروى كردند جز دسته‏اى از مؤمنان-

    امام باقر (علیه السلام) فرمود: تاويل اين آيه همان‏موقع بود كه رسول خدا (صلی الـله علیه وآله وسلم) وفات كرد و گمان و پندار ابليس همان گاه بود كه به رسول خدا (صلی الـله علیه وآله وسلم) گفتند راستى كه به دل‏خواه سخن مى‏گويد و ابليس در باره آنها گمانى برد و گمان خود را بر جاى خود نشاند و درست درآورد.

الروضة من الكافي يا گلستان آل محمد / ترجمه كمره‏اى ج‏2 282

غديريه آية الله العظمى شيخ محمد حسين غروى‏

غديريه آيه الله العظمى شيخ محمد حسين غروى‏

غديريه آية الله العظمى شيخ محمد حسين غروى‏

باده  بـده  سـاقـيا ولــــــــى  زخم   غدير                       چـنــگ بـزن مطربا   ولــــى  به ياد امير
تو نيز اى چرخ پيـر بيـــــــــا ز بـالا بـه زيـر                        داد  مسرت  بده  ساغر  عشرت  بگير
بلبـل طبعـم چنـان قافيــــه پرداز شــــــد                        كه زهره درآسمان به نغمه دمسازشد
محيـط كـون و مكـان دائـــره ساز شـــــد                        ســرور   روحــانيان   هو   العلى الكبير
نسيم رحمت وزيد، دهــــــر كهن شـــــد                        جوان نهال حكمت دميد پر زگل ارغوان‏

غدیریه

دلم مست شراب الغدیر است

سراپایم کتاب الغدیر است

الا ساقی سر و جانم فدایت

تمام هست خود ریزم به پایت

نجات از بند و دام هستیم ده

ز مینای ولایت مستیم ده

چنان برگیر با یک جرعه هوشم

که چون خم در غدیر خم بجوشم

دل از کف داده ما اُنزلم کن

زاکملت لکم دین کاملم کن

بده جامم که عیدی دل پذیر است

نه نوروز است این عید غدیر است

وجودم مست از جام تولاست

دلم دریایی از نور تجلاست

بیا تا مدح مولا را بگوییم

به صحرای غدیر خم بپوییم

خطبه امام مجتبى عليه السّلام در حضور معاويه و اشاره به غدير

خطبه امام حسن مجتبى عليه السّلام در حضور معاويه و اشاره به غدير

و نيز شيخ در «امالى» از ابى عمير زاذان، در خطبه‏اى كه حضرت امام حسن عليه السلام در ميان مردم در حضور معاوية ايراد كردند بيان مى‏كند كه حضرت در آن خطبه، فضل و شرف پدرشان، و سوابق او را در اسلام، و آنچه را كه از تصريحات و نصوص رسول اكرم صلى الله عليه و آله درباره او ذكر كرده‏اند همه را بيان مى‏كنند تا اينكه در اين خطبه مى‏فرمايد: ف قد تركت بنو اسرائيل هارون و هم يعلمون انه خليفة موسى فيهم و اتبعوا السامرى، و قد تركت هذه الامة ابى و بايعوا غيره و قد سمعوا رسول الله صلى الله عليه و آله يقول له: انت منى بمنزلة هارون من موسى الا النبوة. و قد راوا رسول الله صلى الله عليه و آله نصب ابى يوم غدير خم و امرهم ان يبلغ الشاهد منهم الغائب.[1]

 «بنى اسرائيل نيز هارون را ترك كردند با آنكه مى‏دانستند او جانشين حضرت موسى است در ميان آنها، و از سامرى پيروى كردند. و اين امت پدر مرا ترك كردند و با غير او بيعت كردند در حاليكه از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيده بودند كه به او مى‏فرمود: منزله تو نسبت به من منزله هارون است نسبت به موسى به استثناء نبوت. و آنها رسول خدا صلى الله عليه و آله را ديده بودند كه در روز غدير خم پدرم را به ولايت نصب نمود و مردم را امر كرد كه حاضران از ايشان به غائبان برسانند».

و نيز در «امالى» همين مضمون از خطبه حضرت امام حسن را با الفاظى ديگر و با سندى ديگر از عبد الرحمن بن كثير، از جعفر بن محمد، از پدرش، از جدش: على بن الحسين عليه السلام روايت مى‏كند.[2]

 امام شناسى، ج‏7، ص: 200



[1] «غاية المرام» ص 96، حديث سى و پنجم. و «أمالى شيخ» ج 2، ص 172 و ص 173.

[2] «غاية المرام» ص 96، حديث سى و ششم.

استدلالی پیرامون غدیر و دیگر سنت ها

1- عيد مصدر است به معناي عود کردن و برگشتن . (کتاب المنجد)خوب حالا و قتي مي گويم عيد قربان : يعني برگشتن به واقعه حضرت ابراهيم و اسماعيل عليهما السلام . ووقتي مي گوييم عيد غدير : يعني برگشتن به واقعه 18 ذي الحجه و امامت حضرت علي عليه السلام . به همين جهت به يمن مبارک بودن اين روزها جشن گرفته و شادي مي کنيم . حالا مي گوييم عيد نوروز : يعني بر گشتن به تاريخي که اين واقعه شکل گرفته . يعني برگشتن به بت پرستي اصحاب رس و قتل پيامبر خدا ( الميزان جلد 15 ص312) آيا به يمن کشته شدن پيامبر خدا به دست اهالي نوروز و بت پرستان بايد جشن گرفت ؟؟؟

 2-پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله وسلم فرمودند : يوم الغدير افضل اعياد امتي . روز غدير بزرگترين عيد امت من است . (مراجعه به خطابه غدير که به کرّات مشاهده مي شود .) 

بناء اسلام بر سال و ماه قمری و رسمی دانستن غدیر به عنوان عید

زیر مجموعه ها