اباعبدالله الحسین علیه السلام :
قَالَ : أُنْشُدُكُمُ اللَّهَ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) نَصَبَهُ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍ فَنَادَى لَهُ بِالْوَلَايَةِ وَ قَالَ لِيُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ
قَالُوا : اللَّهُمَّ نَعَم
--------------------------------
من با سوگند به خدا از شما می پرسم : آیا می دانید که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم او (امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب پدرم) را در روز غدیر خمّ نصب نمود و ندای ولایت او را در داد و گفت : واجب است که حضّار ، این مطالب را برای غائبین بازگو کنند؟
گفتند : بار پروردگارا ! آری !
دیدگاهها
با سلام
با اين مطلب _ علت ماليات ندادن قنفذ _ آتشم زديد كه اين سوز اثرات سوز دل مولا اميرالمؤمنين عليه السلام است كه پس از 1400 سال هنوز با شنيدن و مطالعه حال آنروز حضرت دل دوستان او هم آتش ميگيرد.
التماس دعا
موفق باشيد
ممنون از زحمات شما در راستای بیان معارف اسلامی
آنچه که از متن به نظر می رسد منظور از عباس، باب الحوائج حضرت ابالفضل است در صورتی که عباس عموی پیامبر می باشد که از امیرالمومنین سوال می کند
در ضمن آدرس صفحه کتاب هم صفحه 144 که متن آن این چنین است: گروهي را ديدم در گوشهاي نشستهاند، همهي آنها از بنيهاشم بودند، جز سلمان و ابوذر و مقداد و محمد بن ابيبكر و عمر بن ابيسلمه و قيس بن سعد بن عباده، در اين جلسه، عباس (عموي پيامبر) به علي (ع) گفت: «چرا عمر مانند همهي كارگزارانش، از حقوق «قنفذ» چيزي نكاست؟!»
حضرت علي (ع) به اطراف خود نگاه كرد و سپس قطرات اشك از چشمانش سرازير شد، آنگاه در پاسخ عباس فرمود:
شكر له ضرْبه ضربها فاطمه بالسوْط فماتتْ و في عضدها اثره كانه الدمْلجْ.
: «حقوق قفنذ را كم نكرد، تا از او تشكر نمايد بخاطر ضربت تازيانهاي كه او بر فاطمه (س) نواخته بود، كه وقتي فاطمه (س) از دنيا رفت، اثر آن تازيانه در بازوي او وجود داشت و همانند بازوبند، نمايان بود».
التماس دعا
یا علی مدد
ممنون از زحمات شما در راستای بیان معارف اسلامی
آنچه که از متن به نظر می رسد منظور از عباس، باب الحوائج حضرت ابالفضل است در صورتی که عباس عموی پیامبر می باشد که از امیرالمومنین سوال می کند
در ضمن آدرس صفحه کتاب هم صفحه 144 که متن آن این چنین است: گروهي را ديدم در گوشهاي نشستهاند، همهي آنها از بنيهاشم بودند، جز سلمان و ابوذر و مقداد و محمد بن ابيبكر و عمر بن ابيسلمه و قيس بن سعد بن عباده، در اين جلسه، عباس (عموي پيامبر) به علي (ع) گفت: «چرا عمر مانند همهي كارگزارانش، از حقوق «قنفذ» چيزي نكاست؟!»
حضرت علي (ع) به اطراف خود نگاه كرد و سپس قطرات اشك از چشمانش سرازير شد، آنگاه در پاسخ عباس فرمود:
شكر له ضرْبه ضربها فاطمه بالسوْط فماتتْ و في عضدها اثره كانه الدمْلجْ.
: «حقوق قفنذ را كم نكرد، تا از او تشكر نمايد بخاطر ضربت تازيانهاي كه او بر فاطمه (س) نواخته بود، كه وقتي فاطمه (س) از دنيا رفت، اثر آن تازيانه در بازوي او وجود داشت و همانند بازوبند، نمايان بود».
التماس دعا
یا علی مدد
با سلام خدمت شما بزرگوار
مطلب طبق دستور بجای حضرت عالی اصلاح شد .
با تشکر از شما
یا علی