اي به خلق از خلق اولا يا اميرالمومنين
اي به خلق از خلق اولا يا اميرالمومنين
وي به جن و انس مولا يا اميرالمومنين
خلق بيتو قطره ي از هم جدا افتادهاند
با تو ميگردند دريا يا اميرالمومنين
كيست جز تو باء بسم الله رحمان الرحيم
در كتاب حق تعالي يا اميرالمومنين
از خدايي با خدايي تا خدايي در خدا
اي خدا را عبد اعلا يا اميرالمومنين
در شب معراج بر گوشش رسيد آواي تو
هر چه احمد رفت بالا يا اميرالمومنين
طاعت كونين بي تو شعلهاي از دوزخ است
بس بود مهر تو ما را يا اميرالمومنين
پيشتر از بودن ما اي همه چشم خدا
چشم بگشودي تو بر ما يا اميرالمومنين
من نميدانم كه هستي آنقدر دانم كه هست
خلق عالم بيتو تنها يا اميرالمومنين
من نميدانم كه هستي آنقدر دانم كه گشت
كشته ي راه تو زهرا يا اميرالمومنين
هركه در محشر بود دستش به دامان كسي
ما تو را داريم فردا يا اميرالمومنين
شك ندارم اين كه فردا دوستان خويش را
خود كني در حشر پيدا يا اميرالمومنين
درقفايت ميدود چون سايه روز و شب نماز
چون كني رو در مصلا يا اميرالمومنين
ني همين امروز دست خلق بر دامان توست
انبيا گويند فردا يا اميرالمومنين
اي نگاهت بهتر از گلهاي خندان بهشت
سوي ما هم چشم بگشا يا اميرالمومنين
تو وصي احمدي انصاف اگر دارد عدو
بس بود «منكنت مولا» يا اميرالمومنين
ناز بر جنت كند، آنكو كند با يك نگاه
باغ حسنت را تماشا يا اميرالمومنين
تا به دست دل بگيرم دامن مهر تو را
پاي بنْهادم به دنيا يا اميرالمومنين
دوست دارم گر به باغ خلد هم سيرم دهند
جز توام نبود تمنا يا اميرالمومنين
با تولاي تو حتي در جحيمم گر برند
از جحيمم نيست پروا يا اميرالمومنين
تا به روي دوش احمد پا نهادي در حرم
يا علي گفتند بتها يا اميرالمومنين
اين عجب نبود تواند كبريايي بخشدت
قادر حي توانا يا اميرالمومنين
بي تو فاء «فوق ايديهم» ندارد نقطهاي
اي تو بسم الله را «با» يا اميرالمومنين
تو همه ناديدنيها را به چشمت ديدهاي
اي خدا را چشم بينا يا اميرالمومنين
در همان آغوش مريم داشت نامت را به لب
تا مسيحا شد مسيحا يا اميرالمومنين
انما و بلغ و تطهير در شان تو بود
بارها كرديم معنا يا اميرالمومنين
«ميثم» آلوده دامانم تو خود با يك نگاه
پاك كن پروندهام را يا اميرالمومنين
- توضیحات
- مدیحه
- 16 مرداد 1391
- حجة الاسلام شیخ جعفر كمالي
- 5095